تئوری تکامل در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماری ها(قسمت دوم)
در قسمت گذشته بیان شد که تئوری تکامل فراتراز تعصباتی که در مورد آن وجود دارد و بی توجه به تنگ نظری های امروز، به داد بسیاری از بیماران رسیده است و نمونه آن، تولید واکسن و تولید پروتئین های جدیدی است که اخیرا جایزه نوبل را نصیب گروهی ازدانشمندان کرده است.
اکنون این بحث را ادامه میدهیم.
انتی بادی های تولید شده به وسیله سیستم ایمنی ما، فقط علیه باکتری ها و میکروب ها عمل نمی کنند. این پروتئین های خاص گاهی علیه خود بدن انسان واکنش نشان می دهند و نمونه ان در بیماری های مغز و اعصاب، بیماری مشهور ام اس(مولتیپل اسکلروز)است. در این شرایط، آنتی بادی بدن به اشتباه بدن فرد را به عنوان بدن غریبه می شناسد و علیه بدن خودی، سیستم دفاعی را فعال میکند. در اینجا میتوان برای درمان، ازسرکوب کننده های سیستم ایمنی مانند کورتون استفاده کرد ولی راه دیگری هم هست و آن استفاده از خود همین انتی بادی ها علیه سیستم ایمنی فرد و سلول های ایمنی مزاحم و یا حتی آنتی بادی های مزاحم است یعنی آنتی بادی علیه آنتی بادی و آنتی بادی علیه سلول های تولید کننده انتی بادی!
یعنی هوش انسان امروز، از حمله بر بدن خودش، ابزاری می سازد تا سلامت او را حفظ کند و دشمن خود را اجیر می کند تا دشمنان دیگر را متلاشی کند و این، پیشرفت کمی نیست و بهترین راه برای از میان برداشتن مزاحمان در پیش راه انسان است و کمترین هزینه را برای انسان خواهد داشت.
سیستم ایمنی بدن ما در مواجهه با عامل خارجی مانند یک میکروب، میتواند به گونه ای باز تنظیم شود که فرد را تا پایان عمر از شر آن میکروب خلاص کند ولی میتواند گاهی به اشتباه، بازتنظیم شود و فرد را تا پایان عمر گرفتار انتی بادی های مزاحمی کند که با نادانی بسیار، خودی را دشمن می دانند.
پایه تکامل یا evolotion، امروز نبرد بین شیر و اهو و یا دشمن دارای توپ و تانک و با ملتی محروم نیست. پایه تکامل یا evolution، همین سلول های ریزی است که جنگی سهمگین را در درون خود فرد راه می اندازند و حتی پایه تکامل، خود این سلول های ریزهم نیست بلکه ژنهای بسیار ریزتری است که به رغم از میان رفتن سلول ها و حتی خود فرد، میتوانند به سادگی از طریق زاد و ولد باقی بمانند و از میان نروند و حتی فراتر از ژنها، پایه تکامل یا evolution در عالم مادی ما برنامه ای درون این ژن هاست که آنها را سامان میدهد.
این برنامه دقیق است که ژنهای انسان را به سوی ژنهای تولید ابزار هوش کشانده است و می بینیم امروز از خود دشمن، دشمنی علیه دشمن می سازد و دشمن و انتی بادی مزاحم را با دشمنی دیگر و انتی بادی دیگری از میان میبرد!!
بله فرد و سلول های او میمیرد ولی ژنهای او میتواند در نسل های بعد باقی بماند.
امروز از این سیستم دفاعی- که جنگ های درونی بدن را علیه دشمنان و گاهی به اشتباه علیه خودی بر پا میکند- استفاده شده است تا بسیاری از نبردها به وسیله تکولوژی های نوی انسان کنترل شود. و ما امروز شاهد پیشرفت های وسیع در این زمینه هستیم. و نمونه آن آنتی بادی های منوکونال است که در درمان بسیاری از بیماری های خودایمنی مانند بیماری ام اس استفاده می شود و قبلا درهمین کانال مطلب مفصلی درمورد انتی بادی های منوکلونال در درمان بیماری ام اس و به خصوص داروی زیتاکس یا ریتوکسیماب بیان شد.
چكيده:
تكنولوژي تهيه مقادير زياد آنتي بادي خاص يك شاخص انتی ژنی، موجب دگرگوني و تحول عظيم در علوم پزشكي گرديد. آنتي بادي هاي منوكلونال اختصاصاً به يك اپيتوپ خاص متصل مي گردند و به همين خاطر از نظر ژنتيكي و متابوليسم سلولي همگـن هسـتند و همـه از يـك كـلاس معـين ايمونوگلوبيني با خصوصيات شيميايي و فيزيكي يكسان و با جزئيات كامل شبيه به هم هسـتند .
امروزه با توليد نسل جديد آنتي بادي هاي منوكلونال نوتركيب با استفاده از روش هـاي مهندسـي ژنتيك و بيوتكنولوژي سلولي مولكولي اميدهاي بسياري در درمان انواع بيماريها و سرطانها وعفونتهاي نويافته بوجود آمده است.
مقدمه:
در سـرم خــون هــر فـرد بــين ۱۰ به توان 7 تا 10 به توان 9 مولكــول مختلــف آنتي بادي وجـود دارد و بـا ايـن و جـود تعيـين دقيـق سـاختمان مولكولهاي آنتي بـادي امكـانپـذير نيسـت زيـرا سـرم حـاوي مخلوطي از آنتي بـاديهاسـت كـه توسـط كلـونهـاي مختلـف لنفوسـيتي B توليـد مـيشـود كـه اصـطلاحاً آنتـي بـاديهـاي پليكلونال (Antibody Polycolonal)ناميده ميشوند.
دو كشف بزرگ علمي سبب دسترسي به آنتي بادي هايي شد كه امكان تعيين ساختمان آنها وجود داشت. اولين اكتشاف درخون و ادرار بيماران مبتلا به ميلوم مولتيپل يا تومور منوكلونال پلاسماسل هاي توليدكننده آنتيبادي با ساختمان بيوشيميايي يكسان بود و ايمونولوژيستها توانستند اين آنتي بادي ها را به ميزان زيادي جدا نموده و مطالعه نمايند.
كشف دوم كه مهمترنيز بود ابداع تكنيكي براي توليد آنتي باديهاي منوكلونال بود كه
در سال ١٩٧٥ توسط جورجزكوهلر و سزار ميلشتاين پايه گذاري شد و اين دو دانشمند، روشي را براي ناميرا كردن (immortal) سلولهاي ترشح كننده آنتيبادي مشتق از حيوانات ايمن شده، ابداع كردند و اساس روش آنها توليد سلولهاي هيبريدوما
بود.
http://ebnesina.ajaums.ac.ir/article-1-105-fa.pdf
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031