مغز بزرگ، چالش های پیش رو
مغز بزرگ عامل بقاست یا میتواند در شرایطی عامل فنا هم بشود؟
ما دوست داریم تصور کنیم باهوشتر از پیشینیانمان با نام نئاندرتال هستیم و این پیشینیان، حدود سی هزار سال قبل، از میان رفتند.
ما به عنوان هموساپینس دارای آسمان خراش و راه آهن هستیم ولی یک حقیقت وجود دارد:
جمجمه نئاندرتال ها بسیار بزرگتر از ما انسان های جدید بود و این، یعنی آنها ظرفیتی برای مغزهای هم اندازه یا بزرگتر از مغزهای ما داشتند.
پس چرا مغز بزرگ که به اندازه یک اتاق بود، سبب نشد آنها بهتر کار کنند؟
بر اساس مجلهاسمیت سونیان یک مطالعه جدید در آکسفورد نشان داد چرا نئاندرتال ها هرگز از مغز خود برای کشاورزی یا نوشتن و زبان، بهره نبردند.
مطالعه نشان میدهد نئاندرتال ها بسیار بیشتر از ما، از مغز خود برای حفظ تعادل استفاده می کردند. آنها کوتاه تر از انسان امروز بودند همچنین به خصوص در قسمت فوقانی بدن، عضلانی تر و قویتر هم بودند.
مطالعه نشان میدهد نئاندرتال ها نیروی بیشتری را برای دیدن صرف میکردند.(بینایی یکی از سه ضلع حفظ تعادل است و همراه با احساسات عمقی و مخچه نقش مهمی در تعادل دارد، پس بیشتر بودن قدرت بینایی به بیشتر شدن تعادل کمک میکند.)
پژوهشگران آکسفورد روش جدیدی را برای مطالعه اندازه جمجمه در نئاندرتال و دیگر پیشینیان انسان، انجام دادند.
به جای اندازه گیری حجم خالص مغز، این پژوهشگران کوشیدند تعیین کنند چگونه اندازه مغز در این موجودات در تناسب با بدن آنهاست.
بدن های قویتر و عضلانی تر آنها نیازمند به کنترل بیشتر از طرف مغز داشت و چشمان بزرگ آنها در حفره چشمی بزرگ جمجمه، متناسب با بخش پشت سری بزرگتر در این موجودات، بود.
از این مطالعه مشخص شد که نئاندرتال ها بخش اکسیپیتال بزرگتری نسبت به انسان امروزی داشتند. این نتیجه از روش تحقیقاتی به دست آمد که نشان میداد نئاندرتال ها نسبت به انسان امروز، بخش اکسیپوت بزرگتری در جمجمه داشتند. همچنین بر اساس مطالعات قبل مشخص شد بدن بزرگ تر و عضلانی تر آنها سبب شد بخش بزرگی از مغز آنها مشغول وظایفی برای کنترل وضعیت تعادلی بدن شود.
نئاندرتال ها مانند ما زندگی اجتماعی پیشرفته نداشتند پس قسمت هایی از مغز آنها بیشتر توسعه یافت که مربوط به زندگی شخصی و فردی است.
یافته های ما نشان میدهد نئاندرتال ها و انسان مدرن امروز دو مسیر تکاملی متفاوت را طی کردند.
پس از جدا شدن از پیشینیان یعنی هموهایدلبرگ نئاندرتال ها توانایی های بیشتر در وظایف بدنی و بینایی مغز پیدا کردند در حالی که در انسان مدرن بخش های دیگری از مغز شامل لوب های پریتال توسعه یافت.
مهمترین تفاوتی که مطالعات به آن رسیده، آن بود که انسان مدرن و نئاندرتال به روش های گوناگونی گروههای اجتماعی را درست می کردند. نئاندرتال ها به صورت عادی زندگی اجتماعی نداشتند و این نشان دهنده توسعه بخش هایی از مغز آنهاست که در ارتباط با زندگی فردی است. انسان امروز این توانایی را دارد، زندگی اجتماعی خود را بیشتر از گذشته توسعه دهد ولی نئاندرتال از روش دیگری برای بقا بهره میبرد و آن استفاده از قدرت بینایی قویتر و بدن عضلانی و تنومند هموهایدلبرگ بود ولی شناخت اجتماعی بالایی نداشتند.
برای نمونه فقط در نئاندرتال و نه انسان مدرن، حجم بدن و در نتیجه حجم مغز در گذر زمان بیشتر می شد. هرچند شرایط بدنی نئاندرتال ها در سازگاری با شرایط زندگی آنها در ابتدا بسیار مناسب بود، پاسخ اجتماعی در انسان مدرن نهایتا در مقابله با شرایط زندگی نامناسب آنها در مناطق مرتفع اوراسیا، توانست موفقیت بیشتری را به دست بیاورد.
بسیار قابل توجه است بدانیم نئاندرتال ها طی تکامل خود توانستند قدرت بدنی بیشتر برای کنترل بدن تنومند خود و قدرت بینایی بیشتری را به دست بیاورند ولی بدون به دست آوردن قدرتهای اجتماعی انسان مدرن، منقرض شدند.
شاید عدم به دست آوردن تواناییهای اجتماعی آنها علت اصلی انقراض آنها نباشد. فرضیه های دیگری هم هست مثلا ممکن است نئاندرتال ها با انسان مدرن امروز ازدواج داشتهاند و به این ترتیب نسل به نسل ژن های انسان هموساپینس جایگزین ژنهای انسان قدیم شده است.
ولی احتمال بیشتر آن است که ما از مغز کوچک خود، بیشتر بهره برده ایم.
یک عامل بسیار مهم در باقی ماندن انسان جدید توان آن برای زندگی در شرایط بسیار متفاوت است. به نظر نویسنده مقاله، ما با شکار کردن و کشتن نئاندرتال ها نقش مهمی در انقراض آنها داشته ایم. موجودات اجتماعی مانند ما میتوانست به مناطق بهتر برای زندگی کوچ کند در حالی که نئاندرتال های خودبین، با زندگی فردی خود، این قابلیت را نداشتند. مقایسه ژنهای انسان امروز با ژن های نئاندرتال بسیار آموزنده خواهند بود.
خوب است میزان هوش بالا در انسان امروز با نسبت ژن های نئاندرتال در هر فرد، مقایسه شود. ما ممکن است بسیار شگفت زده شویم وقتی بدانیم نئان
درتال ها بسیار باهوش تر از ما بودند.(توصیه می شود، به سلسله مباحث تفاوتهای هوش و اندازه مغز در نژادها و گونههای مختلف، در همین کانال مراجعه شود)
گروهی معتقد هستند: نئاندرتال ها پس از مهاجرت به اروپا بیشتر میزان ژن های خود را در اروپاییان به جا گذاشتند ولی با این حال میبینیم هوش آسیایی ها بیشتر از اروپایی هاست. پس الزاما هوش بالاتری در نئاندرتال ها وجود نداشته است.
جواب: بقایای نئاندرتال ها در همه جای زمین از شرق تا غرب حتی در هند و چین یافت شده است. محدود کردن مهاجرت آنها به شمال، کاری علمی نیست. پس این نتیجه گیری از کاری که علمی میباشد هم درست نیست.
واقعا ممکن است نئاندرتال ها از ما باهوش تر و دارای توانایی های ذهنی بالاتر بوده باشند.(بیان شد نئاندرتال ها دارای قدرت های تعادلی بالاتری بودند. اندام اصلی تعادل در بدن، مخچه است و قبلا در همین کانال، نقش های بسیار زیاد مخچه در قدرت تصمیم گیری و هوش بیان شد و میدانیم که مخچه نقش بسیار مهمی را در حفظ تعادل بازی میکند پس مخچه بزرگتر، می تواند با هوش بالاتر هم همراه باشد).
زندگی اجتماعی و پناه بردن به جمع، در انسان جدید میتواند در نتیجه ناتوان تر بودن او از نظر ذهنی در مقایسه با نئاندرتال ها باشد و نه نتیجه قدرت ذهنی بالاتر انسان جدید در یافتن راهی نو برای زیستن در جمع.
https://www.tested.com/science/life/454072-why-bigger-neanderthal-brains-didnt-make-them-smarter-humans/
@salmanfatemi
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031