از تکینگی تا مغز، از مغز تا سیاه چاله فضایی- قسمت پانزدهم
https://www.youtube.com/watch?v=RNEfl2QJNUo
سیر تکاملی از تکینگی تا مغز امروز ما- که به عنوان ابزار هوش فعلی، هدفی میانه در راه رسیدن به ابزارهای هوش بهتر و کاراتر است- این سیر تکاملی، بدون آنکه شناخته شود، بی ارزش است و در اینجاست که اهمیت مغز فعلی و مشاهده فعلی ما مشخص می گردد. مغز فعلی ما ایجاد شده است تا بخشی از میلیاردها سال تکامل و ارتقا و هدف میانی آن، یعنی مغز فعلی را بشناسیم.
از مغز به سوی گذشته کیهان، بر خلاف سیر ابتدای کیهان تا مغز، راهی بسیار طولانی نبوده است و این اهمیت معرفت و شناخت و سرعت های نجومی حرکت در مسیر معرفت و شناخت را نشان می دهد. امروز ما با اندام های حسی و مغزهای خود، شاهد حساسترین لحظات در گذشته و ابتدای تاریخ کیهان هستیم.
فیزیک کوانتوم به ما می گوید واقعیت، یکی نیست و آنچه ما می بینیم انتخاب یکی از واقعیت های موجود است. در حقیقت، فیزیک کوانتوم به ما می گوید تا مشاهده نکنیم، یک واقعیت وجود ندارد و آنچه واقعیت را از میان احتمالات چند گانه، خارج می کند، مشاهده ماست.
جالب آنکه حتی گذشته، تحت تاثیر مشاهده ماست و ما می توانیم بر گذشته هم تاثیر گذار باشیم. نگاه ما قادر است فراتر از زمان و مکان، بسیاری از امور را دگرگون کند!. به دو ویدیو در مورد آزمون های دو شکافیانگ و جان ویلرمراجعه شود.
https://www.youtube.com/watch?v=ra1zYiWGBpc
https://www.youtube.com/watch?v=xxvCSxK97_o
(علی ع: گمان می کنی جرمی کوچکی، در حالی که بزرگترین جهان، درون توست!)
این سیر کاملا هدفمند- که با ایجاد نخستین پاره های حیات یعنی ژنها و کروموزوم ها و بعدها ادغام این اجزا با هم و ایجاد تک سلولی و اجتماع تک سلولی ها با هم و ایجاد اندام ها و ایجاد نخستین سلول عصبی با قابلیت های بسیار منعطف زیستی و ایجاد نخستین مغز با چندین سلول عصبی و وظیفه بندی کاملا تخصصی در قسمت های مختلف مغز، سیر سریعتر و سریعتری به خود گرفت- در سایه وجود مغز فعلی، ما را تا علل ایجاد کننده کیهان و علل غیرمادی تنظیم کننده رفتارهای کوانتومی در سطح خودآگاهی و هوشیاری می برد.
شاید برخی تصور کنند، دیدن نخستین سیاه چاله فضایی، گامی مهم در این مسیر است. شاید بتوان اینطور تصور کرد اگر به خردی و سادگی این مشاهده اول اعتراف کنیم!
بله آن زمانی که نخستین اجزای حیات یعنی اولین همانند سازها ایجاد شد، این تحول، تحولی بسیار اساسی و مهم بود ولی امروز که میلیاردها سلول عصبی با پیچیده ترین فرایند های زیستی در مغز ما وجود دارد، دیگر آن نخستین همانند ساز، به چشم نمی آید.
کشفیات و مشاهدات امروز هم مشابه همان نخستین همانند ساز است که هر چند شاید امروز به عنوان تحولی اساسی در فرایند شناخت ما محسوب شود، صدها سال دیگر، جز نقطه ای بسیار کوچک در دفتر معرفت و شناخت ما نیست.
کتی بومن آمریکایی، نخستین سیاه چاله را دید و کار بزرگی هم کرد ولی باید دانست این نخستین سیاه چاله فضایی قابل مشاهده، در میان میلیاردها سیاه چاله فضایی دیگر، چیز کوچکی است و همه این سیاه چاله های فضایی در برابر تکینگی پرچگال و پرحرارتی- که جهان های موازی از آن آمده است- چیز بسیار اندکی است.
آنچه می آموزیم، حجابی در برابر آن معرفت هایی است که نشناختیم و اوج معرفت، شناخت نادانی و جهل ما نسبت به حقیقت است و اگر معرفت، سبب شود انسان چون کرم ابریشم در میان حجاب اطراف خود، اسیر شود خیری دراین معرفت نیست تا آن روز که این پیله خودتنیده را باز کند.
ارتباط مکانیک کوانتوم و پرتوهای پس زمینه کیهانی
به این قسمت برنامه قهوه من خوش آمدید من زینب شمری هستم این کانال یوتیوب من است. از شما به خاطر مشارکتتان تشکر می کنم. امروز در مورد پرتوهای پس زمینه کیهانی سخن می گوییم و اینکه چگونه می شود از روی آن ابتدای خلقت را متوجه شد. بیایید با هم برویم!!
آیا می دانی پرتوهای میکروویو کیهانی(cosmic microwave radiation)، از همه جهات، کیهان ما را در بر گرفته است؟ بله این امواج میکروویو مانند یک دستگاه میکروویو برای پخت و پز است. ولی قدرت آنها خیلی کمتر است. این امواج، غذاهای پس مانده ما را تا درجه -270.4 سلسیوس گرم می کند. این برای آب کردن یخ، مناسب نیست چه برسد برای گرم کردن مناسب باشد!
تومی توانی خودت این میکروویو ها را ببینی. اگر تلویزیون آنالوگ را به یاد بیاوری- که کنترل راه دور ندارد- اگر تو تلویزیون را روی یک کانال خالی بیاوری صفحه برفی را می بینی که اندکی از آن به خاطر همین پس زمینه های میکروویو است.
این پس زمینه، از پرتوهای یک جهان بسیار داغ و پرچگال در 13.8 میلیارد سال قبل ایجاد شده است. در ابتدای کیهان پرتوها بسیار داغ و چگال بود.
دانشمندان درجه حرارت آن را به وسیله ترمومتر کیهانی با نام سیانوژن اندازه گیری کردند. این وسلیه اشعه های پس زمینه کیهانی را در کهکشان های دور اندازه گری می کند و این به معنی درجه حرارت پرتوهای پس زمینه کیهانی یا انرژی فتون در زمان گذشته است. یعنی می توانیم درجه حرارت گذشته را اندازه گیری کنیم.
منبع پرتوهای پس زمینه کیهانی چیست؟
دانشمندان نتیچه گیری کرده اند این اشعه ها یا فتون ها رد پایی از جهانی بسیار داغ و چگال است. وقتی جهان شروع به گسترش و توسعه کرد، این پرتوها به تدریج سرد شد تا به ردپاهای اندک کنونی رسید که ما امروز مشاهده می کنیم. و درجه حرارت آن 2.73 کلوین است و ما امروز رد پای این پرتوها را در سال های گذشته کیهان می بینیم. درجه حرارت این فتون ها و پرتوها ثابت می کند این پرتوها از ابتدای جهان آمده اند و در آن زمان، جهان کوچکتر، گرمتر و پر از اشعه ها و فتون ها بود.
جهان هر چه بزرگتر شود، طول موج فتون ها بیشتر می شود و فرکانس و درجه حرارت آن کاهش می یابد و این، در طیف الکترومغناطیس مشخص است و وقتی جهان توسعه می یابد این پرتوها در زمانی- که به میکروویو می رسد- به سمت رنگ قرمز می رود، ولی چگونه ما از طریق (cosmic microwave radiation می فهمیم فتون ها و پرتوها در گذشته انرژی بالایی داشته اند و چگونه نشان می دهد جهان بسیار کوچک و داغ بوده است؟
این کار با اندازه گیری انرژی این فتون ها یا درجه حرارت(cosmic (microwave radiation در گذشته به دست می آید. یعنی در حالی- که ما در زمان حاضر زندگی می کنیم- می توانیم مشخص کنیم، در گذشته چه اتفاقی افتاده است. این ممکن است زیرا ما می دانیم فتون ها با سرعت نور حرکت می کنند. و فتون هایی که به ما رسیده است در زمانی دیرتر به ما رسیده است. اگر ما تصور کنیم به کهکشانی نگاه می کنیم- که یک میلیون سال نوری از ما فاصله دارد- یعنی ما وقایع و حوادثی را شاهدیم- که یک میلیون سال قبل رخ داده است. زیرا نوری که به ما رسیده است، یک میلیون سال قبل، از آن کهکشان آزاد شده است و آنچه به ما رسیده است حادثه ای بسیار قدیمی است.
اگر ما بین این مشاهده و مکانیک کوانتوم ربط دهیم، به یک نتیجه بسیار عجیب می رسیم: ما با اینکه در زمان حاضر زندگی می کنیم ولی می توانیم حوادث گذشته را ثبت و مشاهده کنیم یعنی با اینکه ما در زمان حاضر زندگی می کنیم می توانیم گذشته را کنترل و تنظیم کنیم!!این یک تخیل علمی است ولی واقعا امروز به یک یک حقیقت علمی و فیزیکی تبدیل شده است.
پس ما چگونه بین فیزیک کوانتوم و مشاهده امواج پس زمینه کیهانی ارتباط برقرار می کنیم؟ من از کتاب توهم بی خدایی بیان می کنم:
محور مکانیک کوانتوم، حول این مساله میچرخد که واقعیت، آن چیزی است که با مشاهده ثبت می کنیم یا بگوئیم واقعیت، وقتی به عنوان واقعیت مشخص میشود که آن را مشاهده کنیم؛ یعنی مشاهده ماست که آن را به عنوان واقعیت، مشخص میکند و آن را از دایره احتمال خارج می نماید.
این مساله بر اساس مدارک انسانی و ساده ما در این کیهان، عجیب می نماید زیرا به آن معنی است که ما حتی گذشته را وقتی تشخیص میدهیم که آن را مشاهده کنیم.
برای این سخن، در محدوده زندگی روزمره ما معنایی متصور نیست زیرا ما آنطور که اعتقاد داریم فقط زمان حاضر را مشاهده میکنیم ولی در سطح مشاهدات کیهانی، ما شعاع های پس زمینه کیهانی را رصد میکنیم و آنها پرتوها یا فتون هایی است که از انفجار بزرگ با درجه حرارت 2.73 کلوین جدا شده اند و عمر این پرتوها تقریبا 13.7 میلیارد سال است یعنی ما فقط گذشته را مشاهده نمیکنیم بلکه ابتدای زمان را هم در کیهان خود مشاهده میکنیم و ما دورترین نقطه را در محور زمان، شاهد هستیم.
هرچند ما می دانیم جهان ابتدایی دارد که بسیار داغ بوده است و بعدا توسعه یافت، این ابتدا شناخته شده نیست و تحت بررسی می باشد. این ابتدا چگونه شروع شد و این شروع به چه معنی است؟ آیا این شروعی مشابه یک نقطه است، مانند تکینیگ که جهان از آن شروع شده است؟ و آیا این، یک شروع مبهم است؟
اگر این موضوع را دوست داری و می خواهی بیشتر بدانی من در ویدیوهای بعدی مطالب بیشتری در مورد شروع کیهان خواهم گفت.
در کانال من ثبت نام کنید و علامت زنگ را فشار دهید. اگر عدد افراد مشترک در کانال به هزار برسد، ویدیویی را به شما نشان می دهم و بیشترین تعداد سوالات ممکن را در آن پاسخ خواهم داد. اگر سوالی دارید در کامنت بیان کنید امیدواریم سوالات، علمی و آگاهانه باشد. و اگر سوالات خیلی خوب باشد من تشویق می شوم به سوالات پاسخ دهم و ویدیویی تهیه میکنم و سوالات شما را در آن پاسخ خواهم داد. از توجه شما متشکرم به امید دیدار هفته آینده.
https://www.youtube.com/watch?v=RNEfl2QJNUo
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031