اطلاعات حسی ما از جهان، چگونه به دست می آید؟
و آیا این اطلاعات، در همان سطح حسی، باقی میماند یا در جریانی مداوم تا سطوح بالاتر ادامه دارد؟
و اگر جریان دارد تا کجا ادامه می یابد؟
آیا با وسایلی که امروز در اختیار داریم، میتوانیم نهایت این جریان را مشخص کنیم؟
تصورات ما از افراد، اشیا، و رخدادها از درک های حسی و فعالیت های مرتبط با آن و نیز تنازع تصاویر سمبولیک، تشکیل شده است. برای درک جهان، ما افراد، اشیای مجزا و رخدادها را در دسته های متفاوتی دسته بندی میکنیم.
مثلا تصور از تلفن در مرحله ی اول از شکل، رنگ و صداها مانند صدای زنگ تلفن است؛ همچنین فعالیت هایی هم هست که ما در آن، از تلفن استفاده میکنیم. تصور از تلفن، فقط زمانی نیست که تلفن، جلوی ما قرار دارد بلکه وقتی ما با کلمه ی تلفن هم مواجه میشویم مغز ما تصور تلفن را در خود پردازش میکند.اگر ما کلمه یتلفنرا بخوانیم، مغز ما تصور خاصی از تلفن را جمع آوری می کند و مناطق خاصی در مغز، فعال خواهد شد. این مناطق، مشابه فعالیتی است که در زمان دیدن، شنیدن و یا استفاده از تلفن، فعال میشود. بنابراین مغز، به نظر میرسد خصوصیات یک تلفن را وقتی فقط نام آن بیان میشود شبیه سازی میکند.
(نام یا اسم، ویژگی ای از واقعیتی است که برای معرفی آن، عرضه می شود. در نگاه ساده بین روزانه ما، ممکن است درکی از واقعیت موجود در پس یک تلفن بیش از وسیله ای با یک گوشی- که از جنس خاصی ساخته شده است و با سیمی به پریز تلفن وصل است- در نظر گفته نشود ولی تلفن به عنوان یک وسیله ی بسیار پیچیده- که فرایندهای خاص ساخت و تکنولوژی را گذرانده است و هزینه های ساخت آن تا زمانی که به دست ما می رسد- در بسیاری موارد نادیده گرفته میشود و یا این حقیقت که تلفن، واسطه ی انتقال اطلاعات از سویی به سوی دیگر است و میتواند شکلی ساده از هر وسیله ی انتقالی دیگر باشد که در سطحی بالاتر، قادر است اطلاعات را منتقل کند و ذهن را با تداعی خاصی تا پیچیده ترین امکانات امروز- که در سطح کوانتومی قادر است اطلاعات را با سرعتی در حد نزدیک به بی نهایت منتقل کند- اساسا از ذهن بسیاری از ما خارج است.)
با این همه تا امروز مشخص نبوده است بر اساس موقعیت، آیا تصویر کاملی از تلفن جمع آوری میشود یا فقط برخی خصوصیات مانند صداها یا فعالیت ها یا فعالیت مناطق خاصی از مغز- که حین دریافت این مشخصات فعالیت دارد- کار میکند؟
بنابراین وقتی ما در مورد تلفن، تفکر می کنیم آیا ما به همه خصوصیات تلفن فکر می کنیم یا فقط به بخشی فکر می کنیم که در آن لحظه مورد نیاز است؟ آیا ما دانش صدا را در زمانی که تلفن زنگ میزند درک می کنیم و دانش عملی را وقتی به دست می آوریم که از آن استفاده می کنیم؟
پژوهشگران در موسسه ی علوم مغز و شناخت انسانی ماکس پلانک در لایپزیک جواب را یافته اند: به موقعیت بستگی دارد؛ اگر برای نمونه شرکت کنندگان مطالعه در مورد صداهایی فکر کرده باشند- که مرتبط با کلمه ی تلفن است- مناطق شنوایی مرتبط در قشر مغز فعال میشود اینها همچنین طی شنیدن واقعی هم فعال میشود. وقتی در مورد استفاده از تلفن، فکر شود مناطق حسی حرکتی(سوماتوموتور)- که در بستر فعالیت های مورد نظر قرار دارد- فعالیت دارد.
علاوه بر مناطق وابسته به حس- که مناطق خاص ماهیت (modality specific area) خوانده می شود- مشخص شده است مناطقی وجود دارد که هر دو وظیفه ی حسی و حرکتی را انجام می دهند. یکی از این مناطق، مناطق چند وظیفه ای در left inferior parietal lobule(IPL) است. این منطقه در زمانی فعال میشود که هر دو جنبه ی حسی و حرکتی مورد نظر باشد.
پژوهشگران همچنین فهمیدند علاوه بر جنبه ی حسی و حرکتی، ممکن است معیارهای دیگری باشد که ما با آن، نام ها را می فهمیم و دسته بندی می کنیم. این در زمانی مشخص شد که از شرکت کنندگان سوال میشد بین کلمات قصد شده و واقعیت، تمایز بگذارند. در اینجا منطقه ای هست که برای فعالیت ها یا صداها فعال نمی شد. این منطقه،anterior temporal lobe(ATL) خوانده می شود. ATL به نظر میرسد فرایندهای تصور انتزاعی یا غیرماهیتی را پردازش کند که به طورکامل جدای از مفاهیم حسی است.
از این یافته ها دانشمندان در نهایت مدلی طبقاتی و هرمی را ایجاد کردند تا منعکس کند چگونه دانش مفهومی در مغز انسان، عرضه می شود. بر اساس این مدل اطلاعات از یک سطح این طبقات به سطح دیگرمی رود و همزمان در هر سطح، انتزاعی تر میشود. (از بالا به پایین: قسمت بالایی پریتال، مربوط به حس خالص و قسمات تحتانی پریتال مربوط به حس و حرکت با هم و قسمت جلویی تمپورال مربوط به دیدی فراتر از حس و حرکت یعنی انتزاع و خصوصیات غیرماهیتیAmodal است. دراینجا با یک مدل طبقاتی افزایشی از بالا به پایین مواجهیم.)
بنابرین در پایین ترین سطح، مناطق خاص ماهیت- که تظاهرات حسی یا فعالیت ها را پردازش میکند- قرار دارند. اینها اطلاعات خود را به مناطق چند ماهیتی مانند منطقه ی IPL منتقل می کنند که همزمان دریافت های چندگانه ی مرتبط با هم مانند صداها و فعالیت ها را دارد. منطقه انتزاع فاقد ماهیت ظاهری ATL، تظاهراتی که پردازش میکند، جدای از درک حسی و حرکتی است و در بالاترین سطح عمل میکند.
هر چه مورد، انتزاعی تر باشد سطحی که در آن پردازش میشود بالاتر است و از دریافت حسی خالص، بیشتر جدا میشود.
فیلیپ کاهنکه مدیر پژوهشی- که مقاله آن در ژورنال سربرال کورتکس منتشر شد- می گوید: بنابراین ما نشان می دهم تصور ما از اشیا، افراد، و رخدادها از درک های حسی و فعالیت هایی شکل می گیرد که از یک سو مرتبط با آن و از سوی دیگر مرتبط با تظاهرات سمبولبک انتزاعی است.
در مطالعه ی پیگیری در همین مجله پژوهشگران همچنین فهمیدند وقتی ما تظاهرات دریافتی را می گیریم، مناطق خاص ماهیت و مناطق چند ماهیتی در الگویی وابسته به موقعیت با هم کار میکنند. وقتی صداها دریافت میشود منطقه چند ماهیتی IPL با مناطق شنوایی، تعامل نشان میدهد و وقتی فعالیت ها را دریافت میکند با مناطق سوماتوموتور تعامل دارد.
این نشان داد تعامل بین مناطق خاص ماهیت و مناطق چند ماهیتی، رفتار شرکت کنندگان مطالعه را تعیین میکند. هرچه این مناطق بیشتر با هم کار کنند شرکت کنندگان، قدرتمندتر کلمات را با فعالیت ها و صداها مرتبط می کنند.
(نوعی افزایش قدرت فرد در زمانی رخ میدهد که این ساختارها با هم کار کند
و وقتی اینها جدای از هم باشند، قدرت ادراکی فرد کاهش می یابد. نوعی تعامل نیروساز که میتواند ایجاد شود ولی در نبود آن، قدرت انتزاع و سطح ادراکی فرد، به شدت کاهش می یابد.)
دانشمندان این ارتباط ها را با استفاده از حل معماهای زبانی مختلف- در زمانی که افراد را در اسکنرهای MRI عملکردی (Functional MRI)قرار دادند- بررسی کردند.
در اینجا آنها می بایست تصمیم می گرفتند آیا شرکت کنندگان ارتباطی عمیق را بین شیء نامگذاری شده و صدا یا فعالیت ها برقرار کرده اند یا نه؟ پژوهشگران به آنها چهار نوع کلمه را ارائه کردند:
1- اشیایی که مرتبط با صداها و فعالیت ها است مانند گیتار
2- اشیایی که مرتبط با صداها است ولی با فعالیت ارتباطی ندارد ماند صدای پیشران و پروانه کشتی
3- چیزهایی که مرتبط با صداها نیست ولی در ارتباط با فعالیت ها است مانند دستمال سفره
4- اشیایی که نه با صدا در ارتباط است نه با فعالیت مانند ماهواره
دانش مفهومی برای شناخت، اساسی است. پژوهش تصویربرداری قبلی نشان میدهد فرایندهای مفهومی، هر دوی مناطق خاص ماهیت حسی-حرکتی و مناطق همگرایی چند ماهیتی را در برمی گیرد. برای نمونه مطالعات قبلی ما بر MRI عملکردی (Functional MRI) نشان داد هر دوی مناطق خاص یک ماهیت یا مناطق چند ماهیتی، به صدا و رفتارهای حرکتی مفاهیم، پاسخ می دهد. ولی هنوز ناشناخته است، چگونه مناطق چند ماهیتی یا وابسته ی به یک ماهیت طی کارهای مفهومی درگیر میشود.
در اینجا ما پرسیدیم:
1- آیا مناطق چند ماهیتی و وابسته ی به یک ماهیت طی فرایندهای مفهومی با هم یا جدا کار میکند.
2- آیا جفت کردن آنها وابسته به موضوع است؟
3- آیا داده ها از بالا به پایین یا از پایین به بالا یا هر دو جریان می یابد؟
4- آیا جفت شدن آنها از نظر رفتاری مرتبط است یا نه.
ما تحلیل واکنش های روانشناسی را با مدل سازی دینامیک داده های MRI عملکردی (Functional MRI) در مطالعه ی قبلی، ترکیب کردیم. ما دیدیم جفت کردن عملکردی بین مناطق چند ماهیتی و وابسته ی به یک ماهیت که بسیار وابسته به موضوع بود با جریان اطلاعات از بالا به پایین و هم از پایین به بالا انتقال می یابد و رفتار انجام شده بر اساس مفهوم را پیش بینی می کرد.
دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [14.05.21 06:08]
ما همچنین فعالیت مشترکی را بین مناطق خاص یک ماهیت و مناطق چند ماهیتی متفاوت یافتیم. این نتایج پیشنهاد میدهد جفت کردن عملکردی در سیستم مفهومی، وسیع، دوطرفه، وابسته به موضوع و مرتبط با رفتار است و از نظرعملکردی مرتبط است. ما یک مدل جدید از سیستم مفهومی را پیشنهاد می دهیم که تعامل های عملکردی وابسته به موضوع را با مناطق خاص یک ماهیت یا چند ماهیتی ادغام کند.
(واکنش ها وعملکردهای یکپارچه و نه جدا در مغز، نشان می دهد منطقه ی اختصاصی و جدا برای فعالیت های مختلف مغزی وجود ندارد. نبود منطقه ی اختصاصی در مغز، حین انجام فعالیت یا تفکر، و جریان پی در پی آن از سطوح پایین به سوی سطوح بالاتر نشان میدهد درک ابتدایی، چیزی جز گام اول به سوی معرفت حقیقی نیست و معرفت، سیری رو به ارتقا دارد.
این فراید ارتقای معرفتی از پایین به بالا، شاید امروز با وجود سیستم های پیشرفته ی نوروایمیجینگ مانند MRI عملکردی (Functional MRI)، مشاهده شده باشد ولی محدود کردن این ارتقا تا سطحی که ما امروز میدانیم، جز غروری کور نیست. هیچ تضمینی بر نهایی بودن درک امروز نیست. شاید در آینده ابزارهای پیشرفته تری کشف شود که بتواند ادامه این ارتقا را پیگیری کند؛ همانطور که ارتقای کشف شده ای امروز از سطح پایین حسی تا انتزاع فراماهیتی در گذشته، ممکن نبود.)
https://neurosciencenews.com/conceptual-perception-18374/
@salmanfatemi
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031