بحثي درباره هوش و تفاوتهای آن بین گونه ها و نژادهای مختلف (قسمت ششم)
تاثیر آب و هوا و محیط، بر بدن و مغز
آب و هوا حجم بدن ما و تا حدی مغز ما را تغییر داده است.
حجم بدن انسان طی چند میلیون سال گذشته تا حد زیادی تغییر کرده است و این، به تاثیر قدرتمند درجه حرارت برمیگردد. آب و هوای سرد و خشن، باعث شده است بدن ما پرحجم شود در حالی که آب و هوای گرم، باعث تحلیل بدن و کوچکتر شدن آن شده است. همچنین حجم مغز خیلی تغییر کرده است ولی همراه و همگام با بدن، بزرگ یا کوچک، نشده است.
گروه های زیادی از متخصصان و پژوهشگران با مدیریت دو دانشگاه کامبریج و توبنگن حجم بدن و مغز را در بیش از 300 فسیل گونه ی انسانی در سرتاسر جهان بررسی کرده اند. با ادغام این یافته ها با ساختار آب و هوا در جهان در طول چند میلیون سال گذشته، آنها توانستند آب و هوایی را مشخص کنند- که هر فسیل در زمانی که انسانی زنده بود- در آن، زندگی میکرد. نتایج پژوهشی- که در مجله ی Nature communications منتشر شد- به میانگین دگرگونی های بدن انسان طی چند میلیون سال گذشته، پی برده است و این تغییر در مناطق سرسیر به سوی بدن های بزرگ، بوده است.
تصور میشود حجم بزرگ بدن به عنوان سدی در برابر سرما عمل کند زیرا حرارت از دست رفته از بدن را کاهش میدهد. در بدن های بزرگ، حجم بدن، در مقایسه با مساحت سطح آن بیشتر میشود.(گرما از سطح بدن دفع می شود. گرمای حجم بزرگی از بدن در نتیجه ی متابولیسم، باید به سطح برسد و دفع شود. وقتی سطح بدن محدود باشد از دست دادن این گرما هم محدود خواهد بود.)
گونه ی ما(انسان عاقل یا هموساپینس حدود 300 هزار سال قبل در آفریقا به وجود آمد ولی گونه ی بشری، خیلی قبل از آن، ایجاد شد و شامل انسان نئاندرتال و گونه های دیگری است که منقرض شدند و ارتباطی قرابتی با انسان ماهر یا هموهابیلیس و انسان راست قامت یا هموارکتوس داشتند. آب و هوا طی چند میلیون سال گذشته تا حد زیادی، حجم میانگین بدن ها و تا حدی مغزهای ما را تغییر داده است. گرایش در زیاد شدن حجم بدن و مغز، مشخصه ی متمایزی در تکامل گونه ی ماست.
وزن انسان عاقل در مقایسه با گونه های قبلی مانند انسان ماهر در حدود 50 % افزایش پیدا کرده است و مغزهای ما در حدود 3 برابر مغزهای آنها شده است ولی محرک هایی که باعث این تغییر شده، هنوز مورد بحث و مناقشه است.
مدیر پژوهش پروفسور آندریا مانیکا پژوهشگر بخش علم زیست شناسی در دانشگاه کمریج میگوید: پژوهش ما نشان میدهد آب و هوا به خصوص درجه حرارت، محرک اصلی در تغییرات حجم انسان طی چند میلیون سال قبل بوده است. میتوانیم ملاحظه کنیم انسان معاصر که در مناطق گرم تر، ساکن شدند به سمت حجم کوچکتر رفته اند اما بخشی از آنها- که در مناطق سردتر ساکن شدند- به این سمت رفتند که حجم بدنشان بزرگتر باشد. اکنون می دانیم تاثیر آب و هوا، در طول چند میلیون سال گذشته خودش برای این تغییرات شایسته و مناسب بوده است.
پژوهشگران همچنین تاثیر عوامل محیطی را در حجم مغز گونه ی بشری، بررسی کرده اند ولی ارتباط، عموما واضح و روشن نیست. وقتی انسان در مناطق با پوشش گیاهی کمتر مانند بیابان های باز و مناطق علفی یا در مناطق با آب و هوا و اقلیم پایدار ساکن شده باشد، حجم مغز معمولا بزرگتر شده است.
با مقایسه ی یافته های باستان شناسی، نتایج نشان میدهد انسان هایی که در این مناطق زندگی کرده اند حیوانات بزرگتر را برای تهیه ی غذا شکار کرده اند و سختی محیط و این وظیفه ی پیچیده بوده است که مغزهای بزرگتر را ارتقا داده است.
تالیف کننده ی مقاله دکتر مانوییل ویل میگوید: عوامل زیادی هست که حجم بدن و مغز را تعیین میکند ولی این دو، تحت فشارهای تکاملی یکسانی نیستند زیرا محیط بر حجم بدن، بیشتر از حجم مغز، تاثیر می گذارد.... محیط در مناطق پایدار و باز، تاثیری غیرمستقیم بر حجم مغز، دارد و ضروری است منابع عذایی به دست آمده از محیط برای نیازهای زیاد مغز به انرژی برای انجام مستمر وظایف آن و امکان بزرگتر شدن آن، کافی باشد.
پژوهش به اهمیت عوامل غیرمحیطی اشاره میکند که موثرتر از نقش آب هوا در تکامل مغز با حجم بزرگ بوده است و در مقدمه ی آن، رقابت های ادراکی همراه با زندگی اجتماعی پیچیده تر و تنوع نظام های غذایی و تکامل تکنولوژی است.
(مغز، به دلیل متابولیسم بالای سلول های عصبی در آن و بسته بودن محیط آن در میان استخوان جمجمه، حرارت زیادی تولید میکند که به سادگی قابل دفع شدن، نیست. سیستم گردش خون پیچیده و فراوان مغز، تا حد زیادی امکان خروج این حرارت بالا را فراهم میکند. با وجود ارتقا و پیچیده بودن سیستم دفع حرارت از مغز، متابولیسم بالای سلول های عصبی، به عنوان باری تکاملی و هزینه بالای اندیشیدن، بر بدن ما اعمال میشود. هرچقدر انسان بیشتر از قدرت مغزی خود برای حل مشکلات استفاده کند این انرژی بالاتر و دفع آن، پرهزینه تر خواهد بود. (توصیه میشود به مقاله ی بحثی درباره هوش و تفاوتهای آن بین گونه ها و نژادهای مختلف (قسمت چهارم) در همین کانال مراجعه شود.)
آب و هوای سردتر در حضور گردش خون بالا در مغز، میتواند به دفع بهتر این گرما کمک کند ولی از سوی دیگر با سرد کردن محیط بدن، باعث کاهش کارکرد سلول های عصبی میحطی و کند شدن هدایت عصبی در آنها می شود. از سوی دیگر آب و هوای گرم، می تواند دفع گرمای تولیدی در مغز را تا حدی کاهش دهد ولی از سوی دیگر با گرم کردن سلول های عصبی محیطی، باعث افزایش هدایت عصبی در نورون های محیطی میشود.(توصیه میشود به سلسله مباحث تاثیر درجه حرارت بر عملکرد مغز و رشد و تکثیر سلولهای مغز چگونه است؟درهمین کانال مراجعه شود.)
منابع غذایی در مناطق جنوبی ساده تر در اختیار انسان ابتدایی بوده است. فشار تکاملی آب و هوای سردتر، دسترسی به منابع غذایی را کاهش میدهد ولی در عوض، طی باعث نوعی رقابت برای تفکر بیشتر و چاره جویی در رسیدن به منابع غذایی محدود، میشود. در عین حال آنچه در این مناطق، بسیار مهم است صرفه جویی در منابع انرژی در عین دسترسی به منابع محدود غذایی است. کشف روش های جدید برای صرفه جویی در انرژی در این مناطق مانند شکار حیوانات و استفاده از چربی با انرژی بالا و استفاده از آتش برای کاستن از انرژی جویدن گوشت و حتی کاستن از حجم مغز، برای جلوگیری از صرف انرژی در سلول های مغزی و ممانعت از محروم شدن اندام های حیاتی مانند قلب و ریه از انرژی رویکری در این جهت بوده است.
سیر رو به عقب اندازه ی مغز انسان طی چند هزار سال اخیر، ممکن است تلاشی برای کاستن از انرژی در شرایطی بوده باشد که انسان، گرفتار تغییرات شدید آب و هوایی و بالاتر از آن گرفتار استثمارها و برده گرفتن ها و ستم های سیاست رایج است.(توصیه میشود به قسمت های قبلی این سلسله مباحث در همین کانال مراجعه شود.)
بزرگ شدن مغز، مانند بزرگ شدن بدن نیست. سلول های پرخور مغزی در صورتی که زیادتر شوند، اندام های حیاتی بدن مانند قلب و ریه را از انرژی محروم میکنند به خصوص اگر بازده کافی و مناسبی در تولید انرژی و جلوگیری از تغییرات آب و هوایی و نابودی محیط زیست، نداشته باشند.
مغز بزرگ به شرطی در میدان رقابت تکامل جهان ما باقی میماند که بتواند پایه های حیات خود یعنی انرژی را در دسترس داشته باشد وگرنه مغزی که منابع انرژی و علم حقیقی را در اختیار نداشته باشد، میتواند تبدیل به مزاحم حیات و زندگی، شود.)
پژوهشگران به دلایلی مناسب و شایسته بر استمرار تکامل حجم بدن انسان و عقل او اشاره میکنند. بدن انسان تا امروز با درجه حرارت های متفاوتی، سازگار شده است و این در افرادی که در مناطق سردسیر زندگی میکنند و حجم بدن بزرگتری دارند مشخص است. واضح است حجم مغزهای ما از ابتدای دوره ی هولوسین یعنی تقریبا 11650 سال قبل رو به کوچکتر شدن رفته است. شاید وابستگی به کامپیوتر و دیگر تکنولوژی ها برای انجام وظایف پیچیده ی مغز در طول هزاران سال، عامل این کوچک شدن بوده باشد.
ادریا می گوید: سودمند است توجه کنیم در آینده برای بدن و مغز ما چه اتفاقی خواهد افتاد ولی لازم است خیلی آن چیزی مورد توجه قرار نگیرد که در چند میلیون سال اخیر رخ داده است زیرا بسیاری از عوامل در حال تغییر و دگرگونی است.
https://www.cam.ac.uk/.../climate-changed-the-size-of-our...
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031