لمس کوانتومی!
تو هرگز به شکل واقعی نمیتوانی چیزی را لمس کنی.
اتم ها و الکترون های تو اشیا را- در زمانی که 8 تا 10 متر از تو فاصله دارند- میراند ولی تو قدرت مقاومت را احساس میکنی.
از نظرتکنیکی همین الان تو شناور و آویزان هستی؛ نه لمس، نه آغوش و نه بوسه ای و نه ... اینها همه اش احساس توست
واقعیت ، ناامید کننده است!!.
حس و ادراک قسمت پانزدهم
چیزها اغلب آنطور نیستند که به نظرمیرسند و یا حداقل آنها- آنطور که ما حسشان میکنیم- نیستند.
چرا فیزیک میگوید تو هرگز نمی توانی چیزی را لمس کنی؟
قبل از چگونه یا چرا :
اگر تو اکنون این را میخوانی این اطمینان هست که در حال لمس چیزی باشی؛ ممکن است گوشی موبایل، لپتاپ، صندلی، میز و یا تخت خواب مجلل پر از پنبه ی مصری باشد(تو میتوانی این را اکنون تصور کنی) صحبت در مورد یک تخت راحت و مجلل است. دوست ندارم تخیل تو را در هم بشکنم ولی تو در واقعیت، آن را لمس نمیکنی!
هرچیز که می بینیم، لمس می کنیم یا احساس می کنیم از اتم هایی ساخته شده است که اجزای بسیار بسیار کوچک ماده است. میدان مطالعه ی مرتبط با اینها به نام فیزیک کوانتوم به ما چیزهای بسیار شگفت انگیزی میدهد تا در مورد جهان اطراف خود تصور کنیم؛ به خصوص فعالیت های نامشخص که در یک مقیاس اتمی در حال انجام است. در نهایت ممکن است به نظر برسد جهان اتمی به طور خاص مرتبط با حیات روزانه ی ما نیست. با این همه این اطلاعات، نقطه ی کلیدی است وقتی به درک ما در مورد چگونگی شکل گرفتن جهان فیزیکی توسط چهار نیروی اصلی برسد و این کلیدی است بر درک جهان.
پس از همه ی اینها- بدون آنکه درک کنی ماده و بافت کوچک چگونه به درون و بیرون، سرک میکشد- تو نمیتوانی بفهمی چگونه اشیای بزرگ، کار میکند.
در میان پدیده هایی که این مورد در برمیگیرد در هم تنیدگی کوانتومی، اجزایی که سری میزنند و دوباره از وجود ناپدید می شوند، دوگانگی ذره-موج، اجزایی که به طور تصادفی تغییر شکل می دهند، شرایط متفاوت ماده و حتی خود ماده ی عجیب هستند.
مکانیک کوانتوم همچنین به ما می گوید ما از ذرات تشکیل شده ایم یعنی از نظر میکروسکوپی همه انواع اشیای شگفت انگیز در درون ما در حال حرکت و فعالیت هستند در حالی که به وسیله ی چشم ما قابل درک نیستند.
جهان شگفت انگیز ذرات
برای درک اینکه چرا تو هرگز نمیتوانی چیزی را لمس کنی باید بفهمی الکترون ها چگونه عمل می کنند و قبل از اینکه آن را بفهمی نیاز داری اطلاعات پایه ای در مورد ساختار اتم ها داشته باشی.
برای افراد مبتدی همه ی توده ای که یک اتم دارد در اجزای بسیار ریز به نام هسته خلاصه میشود. اطراف هسته، فضای خالی بزرگی وجود دارد به جز مناطقی که در آن الکترون ها و پروتون ها می توانند حضور داشته باشند و در اطراف هسته ی مرکزی بچرخند. تعداد الکترون ها در یک اتم، وابسته به عنصری است که هر اتم به نظر میرسد از آن، تشکیل شده باشد.
مانند فتون ها این ذره ی زیر اتمی متوحش! همچنین دوگانگی موج-ذره را نشان میدهد یعنی الکترون هر دو خصوصیت ذره و موج را دارد. از سوی دیگر آنها شارژ منفی دارند. این ذرات بر اساس طبیعتشان به وسیله ی ذرات دارای بار مثبت، جذب میشوند و آنها ذرات دارای بار یکسان را دفع می کنند.
این سبب میشود الکترون ها در تماس مستقیم با هم قرار نگیرند(در تصور اتمی و در عبارت تحت اللفظی).
بسته های موجی آنها از سوی دیگر میتواند تداخل کند ولی هر گز با هم تماس ندارند. همین حالت برای همه ی انسان ها وجود دارد. وقتی تو بر صندلی میپری یا یواشکی به تخت خواب میروی الکترون ها در درون بدن تو در حال راندن الکترون هایی است که صندلی را ایجاد کرده است؛ تو با یک فاصله ی بسیار کوچک و غیرقابل تصور از آنها جدا و در فضا شناور هستی.
چرا ما تصورمیکنیم اشیا را لمس میکنیم؟
من مطمئن هستیم وقتی بدانی دفع الکترون ها مانع میشود چیزی را واقعا لمس کنی بسیار شگفت زده میشوی چرا ما حس می کنیم که اشیا را لمس می کنیم؟
جواب زمانی است که بدانیم چگونه مغز ما جهان فیزیکی را تفسیرمیکند. در این مورد برخی عوامل در کار هستند:
سلول های عصبی- که بدن ما را تشکیل میدهند- پیام ها را به مغز ما می فرستند- که در زمان واکنش الکترون ها با میدان الکترومغناطیس نفوذ کننده در فضا زمان یعنی رانده شدن الکترون ها از هم(فضا -زمانی که امواج الکترون در درون آن توسعه پیدا می کند)- به ما میگوید ما چیزی را لمس کرده ایم.
دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [11/8/2021 11:45 PM]
همچنینی توجه کن چیزهای بسیاری دراینجا نقش بازی میکند تا دسته هایی از ذرات را به اشیای قابل لمس تبدیل کند. ما چیزهایی مانند اتصالات شیمیایی و در حقیقت چهار نیرو را داریم که در بالا بیان شد. اتصالات شیمیایی به الکترون ها اجازه میدهد بر نقص های موجود در سطح اشیا، چفت شوند و بپیوندند و اصطکاک ایجاد کنند.
تو همچنین خواهی دید راندن الکترواستاتیک الکترون ها تنها علتی نیست که تو بالای صندلیت شناور میمانی. در یک مورد عادی، این به علت قدرت قانون طرد پائولی است که چیزها را از هم جدا نگه میدارد.( قاعده پاولی یا قاعده غیر امکان یا اصل طرد پاولی (به انگلیسی: Pauli exclusion principle) اصلی در مکانیک کوانتومی است که ولفگانگ پاولی فیزیکدان اتریشی/سوئیسی در سال ۱۹۲۵ بیان کرد. اصل طرد پاولی بیان میکند که هیچ دو الکترونی، یا به طور کلی هیچ دو فرمیون مشابهی، نمیتوانند حالت کوانتومی یکسانی داشته باشند؛ (مثلا به طور همزمان در یک مکان باشند))
ترکیب این دو تاثیر، بر رفتار واقعی ارجحیت دارد. من در حال صحبت درباره ی عقیده ی باورنکردنی ای هستم که میگوید الکترون ها می فهمند هر الکترون دیگر، کجاست و کوشش می کنند تا جایی که ممکن است از هم دوری کنند و این کاهشی تصاعدی را در قدرت بین الکترون ها سبب می شود حتی بدون آنکه دفع الکترومغناطیس وجود داشته باشد. آیا این شگفت انگیز نیست که همه این چیزها با هم مرتبط باشد؟
این یک واقعیت علمی پایه ای است:
چیزها اغلب آنطور نیستند که به نظرمیرسند و یا حداقل آنها- آنطور که ما حسشان میکنیم- نیستند. این هر آنچه را که ما در مورد جهان تصور می کنیم در هم می ریزد و ما را به یک نگاه نومیبرد.
https://futurism.com/why-you-can-never-actually-touch-anything
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031