وقتی جدایی و تمایز بیشتری بین اینو آن نیست، آن، نقطه ی آرامش تائو، خوانده میشود.
در نقطه ی آرامش، در مرکز دایره، فرد، بینهایت را در هر چیز، خواهد دید.چوانگ تزو
When there is
no more separation between “this”and “that” it is called the still-point of Tao, at the still point in the center of the circle, one sees the infinite in all things.” Chuang Tzu
اجازه نده مردم، تو را به درون طوفان خود بکشند بلکه کوشش کن آنها را به درون آرامش خود بکشی.
حس و ادراک قسمت هفتاد و پنج
توضیح: جدایی و تمایز میان اشیاء، جدایی ای است که در نتیجه ی نیازهای تکاملی شکل میگیرد. در بستری- که فرد در آن زندگی میکند- جریان تکامل، به سوی ایجاد ابزار شناخت و واکنش ایده آل برای فرد، پیش میرود تا محیط خود را به بهترین شکل بشناسد و با آن، واکنش نشان دهد یعنی سیر تکامل به سوی ساختن ابزار هوشمندی کاملتر است.
این ابزار، طبیعتا برای آن چیزی- که فرد میبیند و می شنود- با توجه به ظرف ادراک او از محیط زیستش، مشخصات و صفاتی را معین میکند.
این صفات، زاییده ی ابزار هوشمندی است تا به فرد برای بقا در هر محیط و در هر شرایط، یاری برساند.
هر ذهن با توجه به ظرفیت خود، شکل و تصویری بر حقیقت می کشد تا با تعیین مرزها و حدود، به بقای خود در هر محیط کمک کند.
این مشاهده و ادراک، وابسته به چند عامل است:
۱- شیء مشاهده شده
۲- محیطی که شی و مشاهده گر در آن قرار دارند.
۳- ناظر هوشمندی که بر اساس ظرف ابزار هوش خود، بر اشیاء می نگرد.
محیط با تعریف ابعاد خود، میتواند تصویر شیء را در نگاه ناظر، متفاوت کند. در محیطی- که اشیاء در آن از دو بعد تشکیل میشوند- تصویر اشیاء، متفاوت از محیطی است که دارای سه بعد است و با توجه به مطرح شدن بیش از ۱۱ بعد در کیهان مادی ما بر اساس نظریه ی ریسمان، وجود ناظر در محیطی خاص میتواند تصویر اشیاء را دگرگون کند.
همچنین خود ناظر، در صورت توانایی برای انتقال از یک محیط با ابعاد محدود به محیط دیگر با ابعاد وسیع تر، میتواند ذهن خود را ارتقا بخشد و تصاویر اشیاء را متفاوت ببیند.
این فرایند مشاهده و تصویرگری، محدود به حد خاصی نیست. محیط های موجود در هر فاصله- هر چقدر هم کوچک باشد- قابل تقسیم به محیط هایی کوچکتر است مثلا فقط کافی است در پشت یا جلوی ممیز مساحت یک منطقه با عدد اعشاری، یک صفر اضافه کنیم تا منطقه ی کوچکتر را درون مساحت نخست، در بر بگیرد.
یعنی هر فاصله و هر تمایز و هر تفاوت- هرچقدر هم ریز و کوچک باشد- در درون خود نزدیک به بی نهایت جزء و محیط و بستر را جای میدهد.
برای مثال میتوان به یک دایره اشاره کرد در درون دایره، میتوان دایره های زیادی را کوچکتر از دایره ی اصلی، تصویر کرد و در هر دایره ی کوچکتر هم میتوان دایره های متعدد دیگری، قرار داد.
این فرایند را میتوان ادامه داد، فقط نیاز به ذره بینی است که دایره های کوچکتر را بزرگتر کند تا ناظر، تصویری از اشیای ریز را در ظرف ذهنی خود ببیند.
در این تعریف، تمایز و فاصله ی میان دو شیء، با اشیایی متعدد پر میشود که در نگاه درشت بین و غیر مسلح ناظر، ممکن است دیده نشود و این فرایند در همه ی فاصله های موجود، چه ریز یا درشت هست یعنی هر فاصله، به جای آنکه فاصله ای حقیقی و خلا واقعی باشد با نزدیک به بی نهایت جزء، پر شده است.
پس فاصله، اساسا کجاست؟!
آنچه فاصله تصور میشود، مرزهایی است- که در ذهن ناظر هوشمند در بستر محیط او شکل می گیرد- و اصیل نیست و با افزایش قدرت دید، این فاصله ها هرچقدر هم ریز باشد- فرو خواهد ریخت؛ در جایی که سرعت ها در نتیجه فرو ریختن تمایز ها و فاصله ها رو به سوی آرامش و ثبات میرود.
اجازه نده مردم، تو را به درون طوفان خود بکشند بلکه کوشش کن آنها را به درون آرامش خود بکشی.
نگاه شود: مقاله یتداخل مرزها و صفات با بینهایت فاقد مرز و صفت و دیگر بخش های سلسله مباحث حس و ادراک و مقاله ی: در مشاهده و دیدن، سه جزء دخالت دارد. در کانال تلگرام دکتر سلمان فاطمی نورولوژیست👇
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031