ابزار هوش در حال ارتقا از پیشینیان انسان تا انسان امروز..... از آفریقا تا جنوب غرب آسیا، اروپا، امریکا و شرق دور در آسیا
مغز در حال ارتقای موجودات در دوره دو میلیون سال اخیر جهشی بسیار برجسته را تجربه کرده است. از لوازم رسیدن به این جهش مغزی(brain boom) ، تغییر در نحوه راه رفتن از چهار پا به سوی دو پا بوده است. ایستادن بر دو پا باعث آزاد شدن دست ها شد و آزاد شدن دستان و ابتکار و خلاقیت، نه فقط محصول مغزهای بزرگ موجود دو پاست بلکه خودش میتواند به توسعه بیشتر مغز کمک کند.
ایستادن بر دو پا همچنین با تغییراتی- که در ساختار لگن جنس مونث ایجاد کرد و باعث پهنی این لگن شد- کمک کرد طی زایمان، مغزهای بزرگ تری از میان ساختار لگنی خارج شود.
همچنین ایستادن بر دو پا، نگاه فرومانده رو به زمین را- که میدان محدودی دارد- به نگاهی وسیعتر و رو به آسمان تغییر داد و این توسعه میدان بینایی هم کمک بسیاری به توسعه ساختار مغز کرد.
پس ایستادن بر دو پا، نه فقط محصول مغزهای بزرگتری است- که نگاهی بر آسمان دارد- بلکه خود ایستادن بردو پا به بزرگ تر شدن ساختار مغز کمک میکند.(نقش مهم رفتار فرد و گزینش او در ارتقا و تکامل)
بخش بزرگی از این تغییر ساختار مغز به وسیله جهش های ژنتیکی به سوی بهبود وضعیت مغز بوده است ولی نقش محیط و رانش های آن، هرگز نباید از نظر دانشمندان باستان شناس و نوروساینس دور گردد.
سیر مهاجرت از آفریقا، نقش کلیدی خود را در توسعه ابزار هوش، بازی کرده است. مهاجرت از آفریقا مهاجرتی آسان نبوده است.
هرچند مهاجرت از قسمت های شمالی و شبه جزیره سینا آسان تر به نظر میرسد ولی حرکت انسان مدرن- که محصولات و تولیدات نوی فرهنگی و تمدنی را ایجاد کرد- از شمال آفریقا نبوده است.
مهاجرت ها از شمال آفریقا، فقط نشانی ابتدایی از پیش انسان دوپایی مانند نئاندرتال و هموارکتوس، باقی گذاشت که توانست با جدا شدن دستانش از زمین، برخی ابزار ساده مانند تبر سنگی و تیشه مشتی بسازد ولی امروز از آن موجود دو پا جز همین ابزارهای خرد باقی نمانده است و نسل آنها منقرض شد.
حتی نئانئدرتال ها با مغزهای بزرگ خود و با وجود آنکه از مسیر ساده تر شمال آفریقا به اروپا و مناطق دیگر حتی تا شرق آسیا رسیدند، نتوانستند از این مهاجرت نسبتا آسان ابتدایی جان سالم به در ببرند.
بسیاری از ما هنوز گرفتار و مشتاق سفرهای آسانی هستیم که ممکن است عاقبتی بهتر از مهاجرت های ساده پیشینیان انسان نداشته باشد و از ما باقمیانده ای جز چند تبر سنگی باقی نگذارد و حتی برخی از این سفرهای آسان، ممکن است به بازمانده ای در حد تبر هم نرسد و هیچ نشانی از ما باقی نگذارد!
و هنور بسیاری از ما هستیم که مهاجرت دشوار و تلخ ابتدایی را- که ما را به سوی بقای جاودان میبرد- نمی پسندیم ولی اگر نگاهی بر تاریخ پیشینیان انسان داشته باشیم، لازم است نگاه دیگری داشته باشیم.
مهاجرت دشوار پیشینیان انسان از تنگه باب المندب در جنوب دریای سرخ بود و این مهاجرت دشوار، هرچند درابتدا ممکن است تعدادی را هم قربانی کرده باشد ولی نهایتا محصولی را تولید کرد که نخستین زبان و فرهنگ و تمدن بشری را آفرید. نخستین دست نوشته های بشری نتیجه این مهاجرت به سرزمین سومر و آشور در جنوب عراق و جنوب غرب ایران بود.
مهاجرت دشواری از دل کیلومترها آب دریا که در پیشینیان انسان بسیار شگفت مینماید. ولی همیشه به قدرت های مادی نباید نگاه کرد گاهی هدایتی الهی، به موجود ضعیفی مانند هموساپینس ابتدایی قدرت گذشتن از کیلومترها آب دریا را میدهد. و او را آماده مواجهه با نخستین امواج ملکوتی و ارتباط با روح انسانی و اخلاق ستوده ای میکند- که همه تحلیل ها و تفسیر های عالم ماده از توجیه آن ناتوانند.
این دگرگونی در سیر تکامل انسان، فقط محدود به جهش های ژنتیکی بهبود مغز نیست. مسیر حرکت و مکان جغرافیایی و دشواری های مناطق مورد مهاجرت هم مهم است. نقش انتخاب طبیعی، نقشی سازنده و مفید در تکامل است. ممکن است جهش های ژنتیکی مهم باشد ولی وقتی بدانیم انتخاب طبیعی، جهش های مفید را نگه می دارد و جهش های غیر مفید را از میان میبرد، به اهمیت انتخاب طبیعی و مکانی- که جهش ها در آن رخ میدهد- پی میبریم. (به مقاله ای درمورد نقش انتخاب از طرف محیط و طبیعت در همین کانال مراجعه شود.)
مهاجرت به جنوب و شرق و دشواری ابتدایی این مهاجرت و بهشتی- که بعد از دشواری اول، انسان نخستین را در خود فرو برد و سکونت در کنار جلگه زارهای سرسبز سه رود آب شیرین دجله فرات و کارون، نقشی مهم در تکامل انسان داشته است.
همیشه سختی و دشواری ابتدایی، سبب میشود گروه هایی برگزیده، از میان کل مهاجران، موفق به گذر شوند و این برگزیدگان، نسلی نو را در می اندازند که میتواند تاریخ بشریت را دگرگون کند.
گزینش از میان پیش انسان های دارای تمایلات کاملا خودخواهانه به سو
ی انسان خردمند دارای والاترین کمالات اخلاقی- که آن را در نوشته های سومری و آشوری میبینیم- و باعث جهشی فرهنگی فوق سرعت تکامل ها و جهش های مادی شد، این گزینش با مسیر دشوار ابتدایی ای تحقق یافت که بسیار سخت تر از گذر از شمال آفریقا بود.
ولی همیشه راه های سخت ابتدایی با گزینشی که انجام میدهد، زمینه را برای تولد نسلی موفق آماده میسازد.
نقش محیطی- که مهاجرت ها و زندگی در آن صورت میگیرد- هرگز کمتر از جهش های ژنتیکی نیست. اگر نقش آن زیادتر و مهم تر نباشد!!
مغزهای بزرگ و پرداخته، طی هزاران سال، هرچند مهاجرت آسان خود را به سمت شمال و شمال شرق افریقا پی میگیرند ولی هرگز نسل موفقی مانند مغزهای کوچکتری- که مسیر شرق آفریقا از تنگه باب المندب به سوی بیابان های عربستان را بر می گزیند- نمی آفریند.!!
و این در نگاه نخست شگف انگیز است ولی همین سختی ابتدایی و گزینش است- که ازمیان دهها کیلومتر آب دریا و بعدها در میان بیابان های عربستان صورت میگیرد و از پیش انسان، انسان متمدن و با فرهنگی میسازد که با وجود مغزهای نسبتا کوچک تر خود، توانست اولین تمدن بشری را- که خالق زبان و نوشتار است- در سرزمین سومر و آشور ایجاد کند و به این اکتفا نکرد بلکه نخستین پرتوهای نگاه بر فراتر از زمین و ماده و نخستین کشش های فوق مادی را- که از روح و نفس سرچشمه میگیرد- در انسان مدرن ایجاد کند.
و به این حد هم اکتفا نکردند، بلکه بعدها برگزیدگان خدای سبحان از آدم تا خاتم همه شان در این منطقه برگزیده شدند و این، فقط نشان دهنده برگزیده بودن خود این رسولان و انبیا نیست بلکه نشان دهنده قومی برگزیده و دانا در این مناطق است که قابلیت پذیرش این رسولان الهی را داشتند. هر چند تعداد آنها اندک بود ولی همین اندک، در جاهای دیگر زمین وجود نداشت. از سلمان تا ابوذر و مقداد تا نخستین یاران و انصار امام مهدی ع در این سرزمین!!(به سلسله مباحث تفاوت های اندازه مغز و هوش در گونه ها و نژادهای مختلف در همین کانال مراجعه شود.)
انتخاب طبیعی دشوار و سخت لازم است تا تمدن های نیکو ساخته شود. هر چه آرزوها و امیدهای انسان بیشتر باشد باید خود را برای انتخاب و آزمونی دشوار تر آماده سازد.
هرچه آرزوها بلندتر با،شد دردهای رسیدن به این آرزوها هم بیشتر است!
ابزار سنگی دریای سرخ راه خروج انسان را از آفریقا نشان میدهد.
آفریقا محل تولد انسانیت بوده است.
از زمانی- که در حدود هفت میلیون سال قبل از شامپانزه جدا شده ایم- آفریقا همیشه محلی موفق برای زندگی سلسله گونههای پیش انسان بود تا به انسان جدید به عنوان تنها گونه رسید.
این مطلب از بررسی فسیل ها و کشفیات باستان شناسی در همه قاره آفریقا و به خصوص قسمت شرقی آن به دست آمدهاست. ولی هومینین ها از جمله انسان و پیشینیان رده بالای انسان، فقط در آفریقا باقی نماندند.
کمی بیش از دو میلیون سال قبل، پره هموساپینس، از قاره آفریقا خارج شدند و در ابتدا در جنوب غربی آسیا و شبه جزیره عربی ساکن شدند و در حدود دو میلیون سال قبل به چین و در حدود یک میلیون سال قبل به اروپا رسیدند. امروز جایی در زمین نیست که رد پای انسان در آن نباشد.
این حرکت نقش مهمی را باز کرد تا به انسان جدید عقاید جدید و شانس ها و خطرات بقا را معرفی کند. این تجربیات کمک کرد تا نسل ما نسلی سازگار و قابل انطباق با شرایط باشد و این سازگاری در نبوغ تکنولوژیک ما نمایان شده است.
پس با این فرض که این مهاجرت نقشی چنین حیاتی در تاریخچه تکاملی ما داشته است، نخستین جایی که بر آن گام نهادیم کجا بود؟
حاشیه نیل و تنگه باب المندب در جنوب دریای سرخ، به عنوان نخستین محل های خروج از قاره آفریقا در نظر گرفته شده است ولی مدارکی- که این مناطق را با خروج از آفریقا پیوند بزند- محدود است و دانشمندان دقیقا نمی دانند آیا این مناطق همیشه قابل دسترس یا مورد علاقه هومینین ها بوده است یا نه؟ برای نمونه هرچند نیل به عنوان یک منطقه بسیار مناسب برای مهاجرت در نظر گرفته میشود ولی کانال رود نیل، در حدود 0.8تا 1.8 میلیون سال قبل وجود خارجی نداشته است ولی مدارکی از مهاجرت هومینین ها به منطقه لبانت(فلسطین، لبنان، سوریه، و عراق)وجود دارد و به همان تاریخ برمیگردد.
به جز نیل آیا راه دیگری برای این مناطق وجودداشته است؟ اخیرا یک گروه پژوهشی کوشیده است برخی شکاف های علمی در مورد مسیرهای خروج از آفریقا را کشف کنند. تمرکز گروه بر حاشیه غربی دریای سرخ بود.
این منطقه، شاخ پر فسیل افریقا و شبه جزیره سینا را تشکیل میدهد. این شبه جزیره تنها پل زمینی است که می تواند حرکت انسان را در دو میلیون سال اخیر از آفریقا به اوراسیا آسان کند.
ما مدارکی از حضور و اقامت انسان در این مناطق پیدا کردیم و این مدارک بر اساس ابزارهای سنگی به جا مانده در این مناطق بود. این مدارک نشان میدهد این منطق
ه شاید نخستین منطقه برای مهاجرت هومینین ها بوده باشد این ابزارها شامل تبر دستی و تیشه مشتی بود. اینها مرتبط با موجودی انسان گونه است که به طور کامل بر دو پای خود می ایستد و با دستهای خود کار میکند مانند هموارکتوس و دیگر موارد مشابه.
منطقه پژوهش در سایت سودانی دریای سرخ بود و منطقه ساحلی را در بر میگرفت که خلیج آگیگ و بستر خور باراکا را در برداشت. خور به معنی دره تنگ و تنگه است. بسترهای آگیگ و خور باراکا مناطقی صاف و پایین و شبکه ای از سیستم های آبرسانی کنار ساحل را تشکیل میدهند که از جلگه ها و پشته های دریای سرخ گسترش می یابد و یک منطقه غنی را برای انسان ایجاد می کند. مسئول پژوهش میگوید ما سه هفته در این محل ماندیم و این فصل اولی بود که می خواستیم بر این منطقه تمرکز کنیم.
تیم ما پنج سایت مربوط به دوره سنگی و ابزارهای سنگی متعددی را کشف کرد که در مناطق پراکنده ای وجود داشت. بیشترین یافته، چیزی بود که باستان شناسان آن را تبر دستی یا تیشه مشتی می نامند. روش پیچیده تهییه تبرهای دستی به طور سنتی آچولیا نامیده میشود زیرا اولین بار در نیمه قرن نوزدهم در محلی در فرانسه به نام سینت- آچول کشف شد.
تبرهای دستی ای- که پیدا کردیم- نشانه هایی از شکل دهی به وسیله انسان و چیزی بیشتر از گزینش موارد خام توسط طبیعت را نشان میداد. سازندگان این ابزارها از سنگ های آتشفشانی با بافت ظریف به عنوان ماده خام اولیه استفاده میکردند. و این نشان میدهد آنها تخته سنگ های با کیفیت بالا را- که راحت میشکند و لبه های برشی سودمند و تیزی ایجاد می کند- می شناختند. بر اساس شکل آنها ما تصورمی کنیم ابزارها برای بریدن گوشت، بیرون کردن مغز استخوان و فراوری محصولات گیاهی بوده است.
هیچ فسیلی هنوز به دست نیامده تا بدانیم چه کسی این ابزارها را ساخته است. ولی سطح توانایی های تکنیکی- که برای ساخت آن لازم است به درک خوبی از ویژگی های مکانیکی تخته سنگ های کار شده و وابستگی فرایند به ابزار سنگی اشاره میکند. به کار بردن چنین سیستم تکنولوژیک زنده، حتما نیازمند گروه های پایدار و هماهنگ اجتماعی و درک پیشرفته بوده است.
به دلیل تردستی و مهارت آن، تکنولوژی آچولیان به نظر می رسد یک زندگی در حال ارتقا را نشان دهد. هومینینهایی- که در منطقه مطالعه ما زندگی می کردند- با تیشه های دستی خود در مناطق وسیعی پراکنده بودند. راهی که احتمال بیشتری داشت به طرف شمال از طریق خلیج آگیگ و خور باراکا تا شبه جزیه سینا و فراتر برود.
زمان این یافته ها و دیگر موارد در سایت هنوز مشخص نیست ولی بر اساس شواهد تکنیکی ابزارهایی- که در منطقه مطالعه کشف شده است- این مناطق به نظر میرسد مطابق با آفریقای شرقی در 1.25 میلیون سال قبل تا 500هزار سال قبل بوده باشد. کار بیشتری روی این مناطق باید انجام شود.
هددف ما بررسی بیشتر آنجا برای شناسایی ویژگی های زمانی و محیطی سازگاری های اولیه هومینین ها در این منطقه خاص جغرافیایی و اکولوژیک در آفریقاست.
https://www.heritagedaily.com/…/red-sea-stone-tool-f…/123678
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031