جهانی پر از سیاهچاله، عدمی پر از وجود
اتم ها و سیاهچاله ها، یک چیز هستند ولی در مقیاس های متفاوتنسیم هرمیان دانشمند و پژوهشگر ایرانی- ایتالیایی در فیزیک، باستانشناسی، و هوشیاری
توضیح:
سیاهچاله ی فضایی: سیاهچاله (به انگلیسی: Blackhole)، ناحیهای در فضا-زمان با گرانشی بسیار نیرومند است که هیچ چیز حتی ذرات و تابشهای الکترومغناطیسی مانند نور، نمیتواند از میدان گرانش قدرتمند آن بگریزد.
از تکینگی تا مغز از مغز تا سیاهچاله ی فضایی، قسمت پنجاه و هشتم
نظریه ی نسبیت عام آلبرت اینشتین بیان میکند که یک جرم وقتی به اندازه ی کافی فشرده شود، میتواند سبب تغییر شکل و خمیدگی فضا-زمان و تشکیل سیاهچاله شود.
مرز این ناحیه از فضا-زمان را- که هیچ چیز پس از گذر از آن، نمیتواند به بیرون برگردد- افق رویداد مینامند.
صفت «سیاه» در نام سیاهچاله برگرفته از این واقعیت است که همه ی نوری را- که از افق رویداد آن میگذرد- به دام میاندازد؛ از این دیدگاه سیاه چاله رفتاری شبیه به جسم سیاه در ترمودینامیک دارد. (اگر شعاع کرهای مشابه خورشید ولی چگالی آن ۵۰۰ بار از آن بزرگتر باشد، جسمی که از ارتفاع بینهایت به سمت آن، سقوط میکند در سطح آن، سرعتی بیش از سرعت نور به دست میآورد، و اگر فرض کنیم نور با نیروی مشابه به سمت ستاره کشیده شود، آنگاه همه نوری که از چنین جسمی تابش میشود به ناچار به وسیله گرانش آن به سمت خود ستاره بازمیگردد.) جان میچل(جان میچل (John Michell ) (زاده ۲۵ دسامبر ۱۷۲۴ - درگذشته ۲۹ آوریل ۱۷۹۳)، فیلسوف طبیعی و زمینشناس انگلیسی بود که آثارش درطیف وسیعی از دانشها از جمله ستارهشناسی، زمینشناسی، نورشناسی و گرانش گسترده است. او یک نظریهپرداز و یک آزمایشگر تجربی بود.)
پس طرح فرضیه ی سیاهچاله ها به زمانی قبل از اینشتین بر میگردد ولی اینشتین آن را تعریف و تحلیل کرد.
از دید ناظری درشت نگر، تعریف سیاهچاله به عنوان ستاره ای عظیم- که در حال نابودی است- می تواند درست باشد ولی در مقیاس ریز و در جایی- که ناظر، میتواند به ریزترین اجزای کیهان بنگرد و با آن تعامل کند- با این فرض که هر جسم مادی از جمله اتم و اجزای اتم یعنی پروتون میتواند ایجاد جاذبه ای هرچند اندک کند، آیا ممکن نیست خود اتم در مقیاس خودش بتواند به عنوان یک ستاره ی عظیم تصور شود؟ به خصوص وقتی بدانیم جاذبه، در تعریف خود فقط جاذبه ی مادی در نگاه ناظر مادی صرف نیست بلکه جاذبه میتواند در نگاه ناظری فراتر از عالم مادی، هر کشش روحی و روانی را هم در بر بگیرد و در این کشش، جاذبه در بعدی فراتر از ابعاد مکان و زمان و اندازه، رخ میدهد.
بله کشش نگاه ناظر و ابعاد مورد توجه او چه در جهان مادی و ابعاد زمانی-مکانی آن و چه در جهانی فراتر از آن، میتواند تعریف سیاهچاله را کوچک و بزرگ کند.
آیا کوه بزرگ از نگاه یک مورچه و یک دایناسور، یکی است؟! و آیا جاذبه ی یک اثر باستانی زیر تپه ای از خاک، از دید یک باستان شناس و یا یک فرد ناآگاه نسبت به باستان شناسی یکسان است؟ نسبی بودن نگاه بر بزرگ و کوچک و ارزشمند و بی ارزش و جذب شدن یا نشدن به آن، کاملا امری وابسته به بزرگی دید ناظر است.
به همین ترتیب، ستاره ی غول آسا از نگاه همه ی ناظران، غول آسا نیست و جزء ریز هم از نگاه همه ی ناظران، ریز نیست. جاذبه ی عظیم برای همه ناظران به خصوص ناظرانی- که قدرت گریز زیاد دارند- عظیم نیست و جاذبه ی کم، برای همه ناظران، کم نیست.
در این عرصه ی پر از نسبیت، طبیعی است هر جاذبه هرچقدر هم از نگاه ناظری اندک باشد، شاید از نظر ناظر دیگری، نزدیک به بی نهایت تصور شود به خصوص اینکه سیاهچاله های فضایی هنگامی به وجود می آید که یک جرم سنگین( توجه شود سنگین و سبک، تعریفی نسبی است) مانند جرم سیاره ی عظیمی- که به دلیل پایان سوخت هسته ای خود در مرکز خود فرومیریزد- در منطقه ای کوچک از فضا به حدی متمرکز شود که بتواند بافت کیهانی را به طور کامل خم کند؛ یعنی ستاره ای عظیم، نزدیک به نقطه ی تکینگی شود!
در اینجا در نقطه ی تکینگی، وسعت و عظمت ستاره مطرح نیست بلکه کشش و جاذبه ی نقطه ی بسیار کوچکی مطرح است که چگالی ای نزدیک به بی نهایت و وسعتی نزدیک به صفر دارد. یعنی نه فقط ممکن است اجسام بسیار ریز(دوباره توجه شود ریز و درشت از نگاه ناظران، نسبی است) جاذبه ی فوق العاده ای داشته باشند بلکه شاید جاذبه ی آنها از یک ستاره ی در حال نابودی چندین برابر خورشید هم بیشتر باشد.
از سوی دیگر، هر جسم که بتوان آن را به صورت نقطه یا دایره و کره، تصور کرد، به دلیل وجود عدد پی، در معادله ی مساحت (فرمول مساحت دایره برابر «شعاع × شعاع × عدد پی»)، بی نهایت تصور میشود و مرز های تصوری در ذهن ناظر، با فرمول های ریاضی و فیزیک، در هم میشکند!
بله مرز اشیای بزرگ و کوچک، چیزی جز نگاه پر از توهم ناظر نیست زیرا در درون هر شیء میتوتن دایره و نقطه هایی را تصور کرد و کوچکترین نقطه ها و دایره ها بر اساس فرمول مساحت، بی نهایتی است که مرزها را در هم می شکند.
نگاه از پس پرده ها و میله های پر از مرز و شکل، با نگاهی دقیق- که با علم امروز در بسیاری موارد به حقیقت نزدیکتر شده است- متفاوت است.
جهان پر از مرز و تفاوت و پری و خلا، با جهانی پر از حقیقت، متفاوت است.
توضیحات دکتر سلمان فاطمی نورولوژیست در اصفهان ایران
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031