غیرقابل دیدن کردن ماده!
مطالعه ی جدید نشان میدهد، سرد کردن ماده و فشرده کردن آن، باعث مهار تابش نور و ناپیدا شدن آن، می گردد.
مقاله از دکتر اینس اوردانتا(فیزیکدان در عرصه ی واکنش ماده و نور در مقیاس های جامد، مولکول و اتم از دانشگاه پاریس و عضو بنیاد بین المللی طنین. در این بنیاد او بر ایجاد مدل های فیزیکی-شیمیایی در قالب مدل همه جانبه نگرهولوگرافیک و تئوری متحد و یکپارچه، تمرکز دارد. او همچنین پژوهش هایی بر فرایندهای اطلاعات کوانتومی و ارتباط آن با سیاهچاله ها و پیش هوشیاریپورتوکانشسنسدارد.)
حس و ادراک قسمت بیست و هفتم
ماده ی اطراف ما به خصوص در سطوح ریز، در بیشتر موارد با مشاهده و دیده شده به وسیله ی پژوهشگر، هویت می یابد. هرچند بخش بزرگی از ذرات زیر اتمی(کوانتومی)قابل مشاهده نیست و فقط تاثیر آن را شاهدیم و از روی این تاثیر، پی به وجود آن میبریم، ولی خود همین اجزای ریز وقتی دیده شود، واقعیت و خصوصیات آن برای پژوهشگران آشکارتر میشود و دقت بررسی ها فزونی می یابد. مشاهده ی ساختارهای ریز، زیر میکروسکوپ الکترونی، امروز به پژوهشگران امکان داده است، تا عمق ماده پیش بروند. ولی این، همه ی ماجرا نیست.
فشرده کردن ماده و اتم های آن، میتواند در شرایطی مانع از تابش نور و فتون، از آن شود و ماده را ناپیدا کند. بخش بزرگ ادراک ما از کیهان، وابسته به فتون هایی است که از اشیا به چشم ما می رسد و هرگاه این فتون ها از جسمی صادر نشود، تصور بینایی ما از آن، حذف می گردد. یک نمونه از این اشیای نادیدنی، سیاه چاله های فضایی هستند که به دلیل جاذبه ی فوق العاده زیاد، نور، نمیتواند از آنها به چشم بیننده برسد.
اکنون دانشمندان، با تغییر وضعیت مواد قابل مشاهده، آنها را غیرقابل مشاهده می کنند تا پیچیدگی درک انسان از کیهان اطرافش بیشتر و بیشتر شود. ناپیدا کردن بسیاری از پیداهای اطراف ما، میتواند بسیاری از حقایق کیهان را دگرگون کند و شاید در آینده در سیستم های جاسوسی و اطلاعاتی کشورهای مختلف، به صورت گسترده، استفاده شود.
کیهانی که نه فقط بخش بزرگی از آن برای انسان قابل مشاهده نیست(سیاه چاله ها و ماده و انرژی تاریک) بلکه بخش قابل مشاهده ی آن هم میتواند با دخالت های مداخله گران، حذف و ناپدید شود. این ناپدید شدن فقط محدود به سرد کردن آزموده شده در مقاله ی کنونی نیست؛ بلکه با در نظر گفتن کبهان های موثر و محرکی- که سبب ایجاد کیهان مادی ما هستند و کیهان ما بدون آنها اساسا وجودی ندارد یعنی کیهان های موثری که هرچند کاملا تاثیر گذار و ایجاد کننده هستند ولی در میان عادت اندام های ادراکی و حسی ما رنگ میبازند- میتوان اینطور تصور کرد که عالم مادی ما، قابلیت محو شدن از طریق جهان های مسلط بر خودش را داشته باشد. وقتی مداخله ی انسان در سرد کردن اتم ها و مولکول ها میتواند آن را ناپیدا کند، مورد انتظار است قدرت تسلط انسان- به عنوان موجودی که وجودی در کیهان بالاتر و مسلط بر عالم ماده دارد- محدود بر سرد کردن نباشد و روش های دیگری هم برای محو نمودن عالم مادی و ناپیدا کردن آن وجود داشته باشد.
(شاید برخی ازاین صحبت ها افسانه به نظر برسد ولی آزمون های تجربی، امکان ناپیدا کردن ماده را مطرح می کند؛ همانطور که آزمون های تجربی در عرصه ی کوانتوم، بسیاری از حقایق به ظاهر غیرممکن را ممکن کرده است.در این مورد می توان به آزمون های دو شکاف یانگ و دو شکاف تاخیری جان ویلر مراجعه کرد که در آن یک الکترون نه فقط از دو شکاف در یک لحظه، عبور میکند بلکه میتواند با وجود ناظر، برگردد و گذشته ی خود را تغییر دهد. یعنی در این آزمون ها آنچه شگفت انگیز است، فقط عبور یک جسم مادی از دو شکاف نیست بلکه وجود ناظر هوشیار، میتواند گذشته ی ذره ی کواتومی و کل کیهان را تغییر دهد.)
با به کار بردن خصوصیات کوانتومی در اتم ها دانشمندان MIT توانستند مانع از تابش نور توسط نمونه ای از اتم های لیتیوم شوند و آن را غیر قابل دیدن کردند!
به عبارت دیگر توانایی اتم ها در پخش نور متوقف شد...
این تاثیر از نظر تئوریک، 30 سال قبل مطرح گردید و نمونه ای از پدیده ی مهار پائولی است که بر اساس اصل طرد پائولی بنا شده است. در اصل طرد پائولی، از الکترون ها در اتم ها ممانعت میشود وضعیت کوانتومی مشابهی را پر کنند. در شرایط استاندارد، الکترون ها به روشی مرتب و جاگذاری می شوند که همه شان از هم قابل تشخیص هستند و آنها نمی توانند روی هم قرار بگیرند و بر هم منطبق شوند. این خصوصیتی از ذرات فرمیونیک است.( در فیزیک ذرات، فرمیون (به انگلیسی: Fermion) (نامی که توسط پل دیراک[۱] با الهام گرفتن از نام خانوادگی انریکو فرمی ابداع شد، به ذرهای گفته میشود که توسط آمار فرمی-دیراک مشخص شود. مهمترین ویژگی این ذرات پیروی از اصل طرد پاولی است. فرمیونها همهٔ کوارکها و لپتونها و هر ذره ی مرکبی را- که از ترکیب تعداد فردی از اینها تشکیل شود(مانند باریونها و اتمها و هستههای اتمی)- شامل میشوند. تفاوت فرمیون با بوزون در این است که بوزونها از آمار بوز-اینشتین پیروی میکنند. یک فرمیون ممکن است یک ذره ی بنیادی باشد، مانند الکترون یا ممکن است که یک ذره ی مرکب باشد مانند پروتون. طبق قضیه اسپین-آمار، ذرات با اسپین صحیح، بوزون هستند و ذراتی با اسپین نیمهصحیح فرمیونهای نوترون هستند.)همه ی آنها خصوصیات کوانتومی متفاوتی دارند(که با اعداد کوانتومی شناسایی می شود.) بنابراین از هم قابل تمیز نیستند.
اگر الکترون ها در یک اتم مانند افراد در یک اتاق هتل باشند، هر فرد با چهار عدد مشخص میشود(چهار عدد کوانتومی):
عدد اول، طبقه ی هتل است؛ عدد دوم، شماره ی اتاق در طبقه، عدد سوم شماره تخت درون اتاق است و عدد چهارم یکی از دو وضعیت روی تخت است. یک زوج، ممکن است سه عدد اول آنها مشابه باشد یعنی آنها در یک طبقه، اتاق و یک تخت هستند ولی چهارمی ممکن است متفاوت باشد. اگر هر چهار عدد، مشابه باشد آنها یک نفر هستند یا دو نفر- که کاملا روی هم منطبق شده اند -بنابراین از یکدیگر قابل تمایز نیستند. این مورد آخر در مورد ذرات نور به نام فتون رخ میدهد که می توانند بر هم سوار شوند. ولی ماده(الکترون و اتم ها)نمی توانند بر هم منظبق شوند.
جنیفر چو در MIT می گوید: مانند کسانی که دائما برای دیدن کنسرت به محل آن، می روند هر الکترون صندلی منحصر به فردی را پر میکند و اگر همه ی صندلی ها پر باشد، نمی تواند به لبه ی پایین تر برود. این خصوصیت منحصر به فرد فیزیک اتمی، با عنوان اصل طرد پائولی شناخته می شود و ساختار صدفی اتم ها یعنی تنوع ردیف دوره ای عناصر و پایداری جهان مادی را توضیح می دهد.
اتم ها باعث سطوح انرژی با اوربییتال هایی می شود که با الکترون ها پر شده اند. یک سطح انرژی، در مثال هتل در بالا، طبقه است. یک سطح انرژی، گروه هایی از اوربیتال ها را دارد که اتاق های طبقه و تخت خواب ها در هر اتاق در هر گروه هستند و میتواند حداکثر با دو الکترون با چرخش های عکس هم تشکیل شده باشد(اینها دو وضعیت ممکن در یک تخت است) تا اصل طرد پائولی را- که مراقب است الکترون ها متفاوت از هم باقی بمانند- حفظ کند. بر اساس این شکل، اتم ها و عناصر، توزیع الکترونی مشخصی دارند که برای هر اتم، خاص است و تنوع جدول تناوبی عناصر با این، توضیح داده میشود. وقتی نور با این اتم ها رویارو شود عموما فتون های نور و اتم ها مانند توپ های بیلیارد، در حال تبادل با هم هستند و فتون ها تکانه(انرژی حرکتی) خود را به اتم ها منتقل می کنند و تا حدی انرژی خود را از دست می دهند.
با این انتقال، فتون ها هم در هر جهت، منحرف میشوند و نور را به همه ی جهات منتشر میکنند این سبب میشود، گاز قابل دیدن باشد دقیقا مانند زمانی که نور، درون حجم خالی یک فضا تابانده می شود و تو ذرات گرد و غبار را در آن می بینی.
اگر اتم ها تقریبا به طور کامل، منجمد شوند و در درون یک فضای بسیار فشرده، هل داده شوند چه اتفاقی می افتد؟
در این زمان اتم ها خودشان مانند الکترون ها در سطوح انرژی در هم فشرده و صدفی عمل میکنند و جایی برای تغییر سرعت آنها یا موقعیت آنها وجود ندارد. تحت چنین شرایطی اگر به نور اجازه داده شود واردشود قادر نخواهد بود پخش شود. گاز تغییر شکل یافته یک نمونه ی فوق العاده سرد شده ی اتم هاست که انرژی حرکتی اتم ها در عرصه ای از انرژی ماکزیمم حرکتی به نام انرژی فرمیدر مقایسه با فلزات، محدود میشود.
دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [1/20/2022 1:45 AM]
در فلزات، الکترون هایی با این میزان انرژی حرکتی، آزاد هستند در فلز حرکت کنند و با نور، واکنش نشان دهند. تفاوت در انرژی حرکتی بین فتون معمول و فتون تابش شده در این مورد با q نمایش، داده میشود و آن، مرتبط با انرژی حرکتی است که اتم ها طی تاثیر پذیری توسط فتون ها به دست می آورند. آنطور که به وسیله ی کترل توضیح داده شده است یک اتم فقط در صورتی می تواند یک فوتون صادر کند که بتواند نیروی فوتون هایی را- که با حرکت به جای دیگر شلیک می شود- جذب کند. اگر همه ی جاهای دیگر که اتم ممکن است حرکت کند پر شده باشد اتم نمی تواند ضربه را بگیرد و فتون را جذب کند و اتم ها شفاف میشوند. فییزیکدان های MIT برای اولین بار، این مهار پائولی را مشاهده کرده اند.
و وقتی رخ میدهد که اتم ها فوق العاه سرد شوند و تحت فشار قرار بگیرند. یعنی ذرات به طور سودمند، اتاق های کمتری را برای پراکندن نور دارند و چنین است اگر سرد کردن ادامه داشته باشد تا چگالی اتم ها را به مقدار کافی بالا ببرد و فتون ها بتوانند جریان یابند ولی نتوانند پخش شوند. د راین صورت، نمونه به نور شفاف میشود و غیرقابل دیدن می گردد. این یک نمونه ی شگفت انگیز از ترکیب و تبادل رفتارها بین نور-ماده است. گویا سرد کردن و فشردن اتم ها تدریجا فردیت=فردی بودن(یا مجزا بودن و قابل تششخیص بودن)آنها را پاک کرده است و مهم ترین خصوصیت ماده- که واکنش و تبادل با نور است- مهار شده است.
بنابراین نگاه ما از آن، باز داشته شده است و اتمها به صورتی غیرقابل مشاهده تبدیل می شوند.
در قالب تئوری عمومی هولوگرافی یک الکترون موجودیت و استقلالی متفاوت نیست که یک اوربیتال را پر کند بلکه یک میدان بار است که از دینامیک پروتون حاصل میشود و ما آن را یک اوربیتال می نامیم.
https://www.resonancescience.org/blog/turning-matter-invisible?fbclid=IwAR3szlNzZhh5orSfaVmclBOVU22zDhxeBHcEMmVbhLW2HfhA3VZa6efsClI
https://scitechdaily.com/mit-physicists-use-fundamental-atomic-property-to-turn-matter-invisible/
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031