ابزار بقای موجود زنده از نخستین هماند سازها تا مغز، از مغز تا ابزارهای دفاعی ویروس کرونا(قسمت سوم)
در قسمت قبل، بحث مفصلی در مورد فرایندهای تکاملی ویروس برای فرار از دست سیستم های رقیب انجام شد. در این قسمت، به سیستم دفاعی موجود در بدن میزبان برای مقابله با ویروس و عوامل مهاجم می پردازیم.
سیستم ایمنی بدن ما از پوست و مخاط شروع میشود که جلوی نفوذ عامل ببیماری زا را می گیرد. اگر عامل بیماری زا بتواند وارد خون شود با صف بزرگی از سیستم پیچیده ایمنی درون خون مواجه خواهد شد.
سیستم ایمنی درون خون، شامل گلبول های سفید خون و پادتن های ترشح شده از آنهاست. گروهی از گلبول های سفید خون می توانند، دور عامل بیماری زا را احاطه کنند و آن را ببلعند و گروهی دیگر از این سلول ها شامل لنفوسیت های بی و تی، نقش مهمی را در تولید آنتی بادی ها یا پادتن ها در درون بدن موجود زنده دارند.
اکثر لنفوسیتهای بزرگ، سلولهای NK هستند. لنفوسیتهای کوچک از سلولهای T و سلولهای B تشکیل شده اند. بدن یک فرد طبیعی هزار میلیارد سلول لنفوییدی دارد، و بافت لنفوییدی، تشکیل دهنده حدود ۲درصد از وزن بدن است. لنفوسیتها بهطور معمول بین ۸ تا ۱۲ میکرون قطر دارند
در ایمنی سلولی لنفوسیتهای T فعالیت دارند. لنفوسیتهای T پس از اتصال به پادگِن (آنتیژن) تکثیر پیدا میکنند و انواعی از سلولهای T از جمله تعدادی T کشنده و تعدادی T خاطره به وجود میآورند. سلولهای T کشنده به طور مستقیم به سلولهای آلوده به ویروس و سلولهای سرطانی حمله میکنند و با تولید پروتئین خاص به نام پرفورین، منافذی در این سلولها به وجود میآورند و موجب مرگ آنها میشوند. به همین علت این نوع از پاسخ ایمنی، به ایمنی سلولی معروف است. انواع سلولهای T عبارت است از T کشنده، T خاطره، یاریکننده (h.c) و مهارکننده.
لنفوسیت تی سیتوتوکسیک و سرکوبگر، CD8 مثبت هستند ولی دو گروه دیگر، CD4 مثبتند.
مراحل ساخته شدن و بالغ شدن لنفوسیتT : لنفوسیتT همانند لنفوسیت B در مغز استخوان (مغز قرمز استخوان) ساخته میشود ولی همانند لنفوسیتB در مغز استخوان، بالغ نمیشود بلکه از طریق خون به تیموس- که پشت جناغ و جلوی نای قرار دارد- میرود و در تیموس بالغ میشود. لنفوسیت T اغلب بین خون و لنف در گردش است و در برخورد با پادگِن(آنتی ژن) خاص روی میکروب فعال میشود که اغلب لنفوسیتهای T ضد ویروس، انگل، سرطان و رد بافت پیوند شده میباشد.
وظیفههای لنفوسیت تی:
حضور میکروب را به سایر گلبولها خبر میدهد.
میکروبها را گرفته و کشته و به گلبولهای سفید تحویل داده که مستقیماً بیگانه خوارند.
در سطح خود گیرندههای پادتن (آنتیبادی) مانندی دارند که به پادگِن (آنتیژن) میکروب چسبیده و دیوارهٔ سلول را حل میکند.
در مبارزه با سلولهای سرطانی، T کشنده به همراه درشت خوارها (ماکروفاژها) نقش اصلی را دارند.
به جایگاههای التهابی و گرههای لنفاوی تخلیهکننده مهاجرت میکنند تا عمل سرکوبگری خود را اعمال نمایند.
سلولهای T تنظیمی از سلولهای موثر در سیستم ایمنی محسوب میشوند که نقش مهمی در سرطانها، بیماریهای خودایمنی و بیماریهای عفونی دارند.
لنفوسیتهای بی، نقش بزرگی در ایمنی هومورال (در کنار آن پاسخ ایمنی سلولی قرار دارد که توسط لنفوسیتهای تی مدیریت میشود) دارند. کارکرد اصلی لنفوسیتهای بی، تولید پادتن علیه آنتیژنها، ایفای نقش به عنوان سلولهای ارائه دهندهٔ آنتیژن(ای پی سی)، و در نهایت تکامل یافتن به سلولهای بی خاطره پس از فعال شدن توسط برهمکنشهای آنتیژنی است. سلولهای خاطره در برخورد مجدد با همان آنتیژن، پادتن بیشتری را در مدت زمان کوتاهتری تولید میکنند. لنفوسیتهای بی، جزء اساسی سیستم ایمنی تطابقی است.
(سید علی مهبد امیر، هماتولوژی عملی، چاپ چهارم، تهران، نشر اشراقیه، زمستان ۱۳۸۷ صص ۱۶۶-۱۵۳)
پادتن یا آنتیبادی (به انگلیسی: antibody) نوعی پروتئین است که در دستگاه ایمنی بدن، در پاسخ به حضور آنتیژن خاصی، تولید میشود و در خون به گردش درمیآید یا در محل تولید، باقی میماند تا به آنتیژن (معمولاً اجسام بیگانه همچون باکتری و ویروس ولی گاه حتی بافت طبیعی بدن یا یک ماده غذای است) حملهور شود. هر پادتن یک آنتیژن ویژه را هدف خود تشخیص میدهد. پادتنها از پلاسموسیتها ترشح میشوند؛ و به ایمنی هومورال مربوط است. پس از برخورد لنفوسیت B با آنتیژن خاص خود، تقسیم شده و سلول B خاطره و پلاسموسیت به وجود میآورند. سلولهای خاطره همواره در کمین هستند تا در صورت برخورد مجدد با همان آنتیژن با سرعت بیشتری تقسیم شوند.
هر مادهای- که بهطور اختصاصی واکنش ایمنی ویژهای را پس از ورود به بدن موجب گردد- پادگن(آنتیژن) نامیده میشود. با ورود یک پادگن(آنتیژن) به بدن پادتن(آنتیبادی) تولید میگردد که قادر به ایجاد پیوند اختصاصی با پادگن (آنتیژن) محرک تولید آن است. پادتنها تحت نام کلی ایمنوگلوبولین نیز شناخته میشوند
ایمونوگلوبولینها بر مبنای خواص فیزیکی، شیمیایی و ایمنشناختی به ۵ گروه عمده IgA، IgM، IgG، IgD، IgE تقسیم میشوند.
Underdown B, Schiff J (1986). Immunoglobulin A: strategic defense initiative at the mucosal surface. Annu Rev Immunol. 4 (1): 389417. doi:10.1146/annurev.iy.04.040186.002133. PMID 3518747.
Geisberger R, Lamers M, Achatz G (2006). The riddle of the dual expression of IgM and IgD. Immunology. 118 (4): 060526021554006. doi:10.1111/j.1365-
سیستم پیچیده ایمنی بدن، به یک سیستم دفاعی خلاصه نمی شود بلکه سیتمی فعال و پرتکاپو است که مانند پازلی پویا، دائما اجزا، را به شکل جدیدی کنار هم قرار میدهد. اگر یک بخش نتواند کار کند بخش دیگر، وارد عمل میشود؛ اگر پادتن ها موثر نباشد سلول های مهاجم وارد عمل میشود و این قابلیت را دارد نوع آنتی بادی ها را دائما در مواجهه با عوامل مهاجم، تغییر دهد.
و این واقعا شگفت انگیز است!
میلیاردها ها باکتری و ویروس که در هوای تنفسی ما و یا از راه های دیگر وارد بدن میشود، در رویارویی با سیستم ایمنی ما قادر به بیماری زایی نیستند. شگفتی عملکرد پیچیده سیستم ایمنی، وقتی بیشتر مشخص میشود که بدانیم میلیاردها میکروب و ویروس و عوامل خارجی، وجود دارد که بدن می تواند در برابر آنها پادتن خاص تولید کند. گویا در رقابتی سنگین، سیستم ایمنی هر موجود پر سلولی، یکه و تنها در برابر میلیاردها عامل مهاجم- که هر روز می توانند با جهش های جدید، متحول شوند و میلیاردها میلیارد، عامل بیماری زای جدید ایجاد کند- مواجه است!
یکه و تها در برابر میلیاردها میلیارد عامل مهاجم و این شگفتی نزدیک به بی نهایت!!
این، نشان میدهد هر یک ساعت زندگی ما، معجزه ای است که قابل توصیف نیست. برنامه درون ژن های سیستم ایمنی بدن ما آنچنان در برابر عوامل مهاجم، مقاومت میکند که واقعا چیزی شگفت انگیز می نماید؛ سیستمی کاملا پویا، که در هر ساعت و هر لحظه زندگی ما در حال نوآوری است.
مهندسی روی این سلول ها و مهندسی روی سلول های ایمنی و آنتی بادی ها(پادتن ها) امروز از متخصصان آن، مهندسان بزرگی ساخته است که معمار بزگترین بنا درتاریخ پزشکی نو خواهند بود. در این مسیر، دستیابی به روش های مهندسی ژنتیک در تولید آنتی بادی های منوکلونتال، جهش بسیار عظیمی است که میتواند به زودی همه درمان های موجود را متحول کند.
با این آنتی بادی ها، درمان بیماری های دشواری مانند مولتیپل اسکلروز و یا بیماری های خاص سیستم ایمنی(چه به دلیل کم کاری سیستم ایمنی یا پرکاری سیسیتم ایمنی و یا به طور خلاصه سیستم ایمنی نامنظم مانند انواع روماتیسم ها)کشف شده است که تحولی عظیم را به خصوص در موارد شدید این بیماری ها ایجاد میکند.
در مقالات زیادی در کانال ایجانب با توجه به تخصص من، در مورد دو داروی تاثیر گذار بر بیماری مولتیپل اسکلروز به خصوص در موارد شدید بیماری، بحث شد این دو دارو آنتی بادی های منوکلونال هستند که با روش های پیچیده مهندسی ژنتیک، در بدن حیوانات آزمایشگاهی تولید می شود. دو مورد این داروها ریتوکسیماب و اوکرلیزوماب هستند که برخی از آنها در دوره تحریم های ایران به وسیله شرکت های داروسازی داخلی(از جمله شرکت داروسازی عبیدی و ....) تولید شده است و در اینجا لازم است تلاش دانشمندان غیور کشورمان، قدر داشته شود.
تولید این آنتی بادی ها، میتواند شکل های مختلفی داشته باشد و همانطور که سیستم ایمنی بدن ما قادر است میلیاردها میلیارد آنتی بادی تولید کند که هر کدام آنها علیه نوع خاصی از آنتی ژنها موثر است، مهندسی ژنتیکی قادر خواهد بود میلیاردها میلیاد آنتی بادی تولید کند که علیه آنتی ژن های ویروس و باکتری و دیگرعوامل مهاجم تاثیر گذار باشد(همانطور که تاثیر شگف انگیز یکی از این آنتی بادی های منوکلونال به نام تاسی لیزوماب اخیرا روی یکی از بیماران مبتلا به پنومونی ویروس کرونا با موفقیت آزموده شده است.)
؛ حتی میتواند پا را از این فراتر بگذارد، و در مواردی که سیستم ایمنی بدن، پر کار میشود و بیماری های خود ایمنی ایجاد میکند علیه خود سلول های پرکار عمل کند و در این هجوم، میتوان آنتی بادی هایی تولید کرد که به کشتن سلول ایمنی بدکار محدود نمیشوند بلکه این سلول را خوش اخلاق می کنند و آن را ادب و آرام می کنند!!
و این آرام کردن و تنظیم ، به بدن در آینده در مقابله با دیگر عوامل مهاجم کمک خواهد کرد.
این از نگاه مثبت،
ولی روی دیگر این توانایی های پیچیده و گسترده که امروز در اختیار انسان است، توانایی مهندسی ژنتیکی برای تولید زشت ترین عوامل بیماری زا است که فقط به مقابله ساده با سیستم ایمنی فرد و کم کار کردن آن نمی پردازند(کم کار شدن سیستم ایمنی فرد را در بیماری ایدز به وسیله ویروس HIV می بینیم که ممکن است در سالهای تا زمان مرگ فرد به تضعیف سیستم ایمنی بپردازد. ) بلکه ممکن است با قدرتی شگفت آور، همه سیستم ایمنی فرد را از کار بیندازد و مرگی ناگهانی را برای او رقم بزند.
تولید مصنوعی این عوامل خطرناک، دست آن کسانی را باز خواهد کرد که برای حفظ ژنهای خود از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد حتی اگر به قیمت نسل کشی دیگر نژاد ها باشد
آنچه در این میان جایش خالی است، آن خالق آگاهی است که این مهندسی ها و مدیریت ها را تنظیم کند
ای آفریننده آسمان ها و زمین و ای خالق مردمان و زنان!
ای شکافنده شب تار و ای پوشاننده روز روشن!
امروز دستان بسیاری به سوی تو دراز است.
آن گشاینده روزهای روشن و آن درخشنده رشید و آن سفید روی حمید را به ما نشان بده و چشمان ما را با نگاه به سوی او سرمه ای از نور بکش!
و تو ای صاحب روزها و ساعت های شتابان! در مناجات شب های تنهاییت ما را دعا کن که امروز بیش ار همیشه به تو محتاجیم.
@salmanfatemi
در قسمت گذشته این مباحث بیان شد که عوامل بیماری زا از جمله ویروس ها- که محصول ژن ها هستند- برای بقای خود از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند. گاهی آنچنان برای بقای ژنها کوشش می کنند که سبب می شود موجودی مانند باکتری، همه ریخت و ساختمان خود را از دست بدهد و حیاتی ترین عوامل زیستی را از دست بدهد یعنی به موجودی مرده و بی تحرک مانند ویروس تبدیل شود که زندگی آن، کاملا انگلی و فقط وابسته به عوامل انرژی زاو تولید مثلی میزبان است.
در نزاعی که عامل بیماری زا قادر است، به شگفت ترین پروژه ها برای انتفال ژن ها اقدام کند و گاهی خود را با ژن های میزبان در هم آمیزد و گاهی خود را در بیرون بدن میزبان، به مرگ حقیقی بزند، شگفت انگیز نیست سیستم ایمنی بدن ما ناچار باشد از هر پروژه و برنامه دفاعی ای برای مقابله با آن بهره ببرد.
هر دم که فرو میرود، ممد حیات است و چون برآید مفرح ذات پس در هر نفس دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب از دست و زبان که برآید تا از عهده شکرت به درآید
و در آن زمان، سعدی شیراز از فرایندهای پیچیده تکاملی سیستم ایمنی بدن ما آگاه نبود و اگر آگاه بود شایسته بود شعر خود را اینگونه تغییر دهد: در هر نفس میلیاردها میلیارد نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب!!!! و اگر بدانیم هر ذره کوانتومی بدن ما از جمله سیستم ایمنی، تجلی ای از جهانی موازی است که آن را ایجاد میکند و هر جهان موازی نیازمند جهانی فراتر از آن به عنوان علت است، واقعا در شکر نفس های خود درمانده می شدیم.
(ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها) اگر بتوانیم نعمت های خدا را شماره کنید، نمی توانید آن را بشمارید. بله نعمت ها بی نهایت نیست ولی نزدیک بی نهایت است و نزدیک به بینهایت، قابل شمارش نیست هرچند عددی را بتوانیم روی آن، بگذاریم.
غرق شدن در سیستم ایمنی پیچیده بدن، به این حد خلاصه نمیشود: بر اساس پژوهش های جدید دانشمندان، حتی قلب انسان و سیستم اتونوم(خودکار) قلب- که جدای از مغز، خون را در بدن به چرخش در می آورد- تحت هدایت برخی گلبول های سفید خونی است (ماکروفاژها) و ما مدیون این سلول های درشت و پیچیده هستیم؛ نه فقط به خاطر قدرت وسیع آن در زدودن عوامل بیماری زا بلکه به خاطر هدایت هر لحظه گردش خون در رگ های بدنمان .
( مجموعه های پر سلولی بدن ما مانند قلب و مغز ، تحت کنترل تک سلولی های بدن!!
سلول های ایمنی، به صورتي غیر منتظره، به قلب کمک میکنند تا ضربان خود را حفظ کند!
آن زمان که سلول تکی، تبدیل به موجودات پرسلولي و پیچیده شد شاید مجموعه پر سلولی، تصور نمی کرد باز در بسیاری از کارهایش نیازمند همان سلول تکی و جداست!
سلولهای ايمنی جاری در جریان خون- امرزه بسیار روي نقش های مهم آن بحث میشود- و بسیاری از بیماری های تخریب کننده موجود پر سلولی به خصوص بیماری های تخریب کننده مغز مانند بیماری مولتيپل اسکلروز، در نتیجه درست کار نکردن همین سلول های ايمني در خون است.
کثرت که همچنان به وحدت(در اینجا سلول های منفرد و جدای از هم) نیازمند است
و اگر همین سلول های منفرد و جدا نباشند بسياري از عملکرد های مجموعه های پیچیده و پر سلول انجام نمی شود.
سلولهای ایمنی معروف به ماکروفاژ وظایف مهمی در بدن ما دارد. در برابر باکتری مقاومت می کنند و در واکنش ترمیم زخمها و دیگر وظایف حياتي، نقش دارندّ
مطالعه ای جدید نشان میدهد که برای نبض و ضربان قلب طبیعی هم مهم هستند و آن را به عنوان هدفی احتمالی برای درمان حالات اختلال در ریتم قلب- که در آن قلب به صورت نامنظم عمل میکند- قرار می دهد. دانشمند فیزیولوژی الکترومغناطيس قلب دوگلاس زيپس از دانشکده پزشکی در دانشگاه اندیانا در اندياناپوليس می گوید: اين مطالعه ای بسیار دقیق از همه جهات است و اضافه می کند: این سلولها نقش مهمی را به صورتي واضح در قلب، بازی می کنند.
وقتی تنظیم کننده قلب يعني گره سينواتريال(سینوسی دهليزي)( گره ای در گوشه دهلیز راست قلب که به صورت خودکار مسئولیت انقباض قلب را با تولید پتانسیل فعالیت خودبخودي، بر عهده دارد و این، یک ضربان ساز خودبخودی وطبيعي است. هرچند این ضربان ساز به صورت خودکار عمل میکند، ضربان آن، وابسته به اعصابی است که به آن وارد میشود)
این قسمت ضربان ساز، ضربان الکتریکی را مي فرستد و در طول دهليزها- که آن را جمع می کنند- منتشر میشود ولی برای رسیدن به بطن ها- که حفره هایی بزرگ، در قلب هستند- این ارسال به کمک کوچکی نيازمند است زیرا به کمک گره دیگری به نام گره دهلیزی بطنی، نبض را به دو بطن مي برد و به آنها اجازه انقباض می دهد و دانشمندان در گذشته فکر می کردند این سلولهای خورنده یعنی ماکروفاژها نقشی در این فرآیند ندارند. ولی ماکروفاژها به صورت گسترده اي در قلب، پراکنده هستند و دانشمند زیست شناس سلولی به نام ماتیوس نهرندورف از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد، در بوستون و همکاران او خواستند مشخص کنند که آن سلول ها در اينجا چه می کنند. وقتی گروهی از آنها شروع به جستجوی موش هایی کردند که فاقد ماکروفاژ بودند، مشاهده کردند که فرکانس الکتریکی قلب حیوانات، غیر طبیعی است.
نهرندورف میگوید موشها گره بین دهلیز و بطن داشتند ولی این گره دهلیزی بطنی پیام را به دو بطن نمی فرستاد !!
و محققان فهمیدند که ماکروفاژها، در گره دهلیزی بطنی موشها و انسان فراوان هستند و اين گره، همچنین تعداد زیادی از سلول های عضلانی قلبی را دارد که می توانند پیام را منتقل کنند و منجر به انقباض ناگهانی شوند.
پس وقتي محققان، ماکروفاژها و سلول های عضلانی قلب را با هم در طبقات بطنها کاشتند دیدند که هر دوی سلول ها از نظر فیزیولوژیک و از نظر الکتریکی به هم متصل مي شوند و ماکروفاژها توانستند در این اتصال، عمل عضلات قلبی را تسهیل کنند. گزارشات یافت شده، در سایت سلول منتشر شده است.
ولی آیا ماکروفاژها همان تاثیر را بر قلب تپنده دارند؟
براي کشف این مورد، دانشمندان قلب های جدا شده از موش هایی با دستکاري ژنتیکی را مطالعه کردند و این موش ها ماکروفاژهايي داشتند که به نور جواب میداد. نور، بار الکتریکی سلول ها را بیشتر مثبت می کرد و این، به نوبه خود ارسال پیام ها را از طرف سلول ها به عضله مجاور تسهیل میکرد. و پس از تحریک قلب حیوانات برای نبض زدن بیشتر با واسطه محرک الکتریکی گره، کابلی از الیاف نوری را برای روشن کردن عضو، استفاده می کردند و این باعث تحریک ماکروفاژها میشد.
و چون قلب در این آزمایشات، با سرعت بالا میزند گاهی وقتی گره دهلیزی بطنی نتواند پیام انقباض را به بطنها بفرستد، ضربانی را از دست می دهد، و دانشمندان فهمیدند این تازيانه هاي گم شده در قلب هایی که با واسطه نور ماکروفاژهاي آن تحریک شده اند، با فرکانس کمتر رخ ميدهد.
نهرندروف می گوید: وقتی تاباندن نور انجام شد، گره دهلیزی بطنی به صورتی بهتر عمل میکرد . و محققان فهمیدند که گره دهلیزی بطنی در دو گروه مختلف موش ها که از نظر وراثتي دستکاری شده بودند، فاقد پروتئینی بود که ماکروفاژها را به سلول های عضله قلب می رساند یا حاوی پروتئینی هستند که اقدام به کشتن ماکروفاژها می کند.
@salmanfatemi
نهرندوف میگوید: تاثیر واضح، آن است که ماکروفاژها سبب می شوند ارتباط، فعالتر گردد.
دانشمند زیست شناس مولکولي و سلولی ونسنت کریستوفیلز از دانشگاه آمستردام در هلند می گوید: این مطالعه ماکروفاژها را بر یک نقشه یا ساختار قرار میدهد ولی او خبر داد که برخی مطالعات گذشته، به مداخله سلول های عضلانی غیر قلبی مانند سلول های فيبروبلاست در عمل گره های سینوسی بطنی اشاره کرده است. از این رو، ما نیازمند مقداری مشارکت ماکروفاژها با دیگر سلول ها هستیم.
نهرندروف می گوید: مشخص نیست چرا گره دهلیزی بطنی نیازمند کمک ماکروفاژها است زیرا خود سلول های عضله قلب جریان الکتريکي را به صورتي کاملا خوب و دقیق می فرستند! و سبب هر چه باشد، نتایج سبب ميشود ما بپرسیم آیا ماکروفاژها در شرایطی که ضربان قلب در آن غیر طبیعی است نقش دارد یا نه؟!
و اگر این نقش را دارد محققان میتوانند ضربان قلب را مثلا از طریق تغییر در ماکروفاژها با داروهایی- که رفتار آن را تغییر بدهد- تنظیم کنند. و برخی از اين داروها در مورد تجربه های بالینی انتخاب میشود.
http://www.sciencemag.org/news/2017/04/immune-cells-unexpectedly-help-heart-keep-its-beat?utm_source=sciencemagazine&utm_medium=facebook-text&utm_campaign=immuneheart-12606)
پیچیدگی سیستم ایمنی و گردش خون ما به این حد خلاصه نمی شود. سلول های بنیادین- که پیش سازهای همه اجزای سیستم ایمنی ما هستند- به عنوان نخستین پایه های حیات چند سلولی، قابلیت تبدیل شدن به سول های متعددی را دارند. یافتن این سلولهای شگفت- که پایه سلول های بدن چند سلولی ها را تشکیل میدهد- جهشی بزرگ در پزشکی بوده است به طوری که امروز با دست کاری روی این سلول ها، دروازه های نویی به روی پزشکی روز، باز شده است تا اندام های از دست رفته یا ضعیف را نوسازی کند و امیدی نو را به افراد فاقد برخی اندام ها مانند کلیه و یا دست و پا و .. بدهد.
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031