در یک جهان فراکتال و هولوگرافیک، و بی نهایت، هر نقطه، مرکز است. تو مرکز جهان خودت هستی و هر کدام ما مرکز جهان است! ولی ما جدای از یکدیگر نیستیم. همه ی جهان های ما مجذوب، متصل و در هم تنیده و وابسته ی به هم و متصل با ساختار فضا است. ما، هم یک و هم متعددایم!
زیرا هر کدام از جهان های ما در سیستمی متفاوت از هماهنگی فضایی، زندگی میکند و داده های متفاوتی را در ساختار فضا دریافت میکند. نسیم هرمیان(دانشمند ایتالیایی ایرانی، پژوهشگر در زمنیه ی فیزیک، کیهان شناسی، تمدن بشری و هوشیاری)
“In an infinite, holographic and fractal universe, every point is the center.” You are the center of your universe and each of us is the center of his universe.
But we are not that isolated from each other. All of our universes are intrigued, connected, interconnected, interdependent, connected by the structure of space.
We are both One and Multiple because each of our universes lives in a different system of spacial coordinating and records different information in the structure of space.” Nassim Haramein
https://www.facebook.com/ResonanceScienceFoundation.FR/photos/a.449679685162014/2688314324631861/
در یک جهان بی نهایت، هر نقطه از فضا- زمان، مرکز است.(دیوید زیندل)( دیوید زیندل (متولد 28 نوامبر 1952) نویسنده آمریکایی است که به خاطر حماسه های علمی تخیلی و فانتزی معروف است. وی در تولدو ، اوهایو متولد شد و امروز در بولدر ، کلرادو اقامت دارد ، جایی که به عنوان مربی آزمون کار می کند. وی مدرک کارشناسی ریاضیات و در رشته انسان شناسی را در دانشگاه کلرادو در بولدر دریافت کرد.)
جهان فراکتال: (فراکتال (به انگلیسی: Fractal)، ساختاری هندسی است که با بزرگ کردن هر بخش از این ساختار به نسبت معین، همان ساختار نخستین به دست آید. به گفتاری دیگر فراکتال ساختاری است که هر بخش از آن با کلاش همانند است. فراکتال از دور و نزدیک یکسان دیده میشود. به این ویژگی خودهمانندی گویند.)
جهان هولوگرافیک: عبارت همه جانبه نگر=هولوگرافیک، میتواند نشان دهد واقعیت، یک پروژه ی هولوگرافیک(همه جانبه نگر) است.(هولوگرام یک نشانه ی تصویری سه بعدی است که با تکنولوژی لیزر به صورت برچسب تولید می شود و جلوه های بصری منحصر بفردی از نام یا آرم گرافیکی در لایه های سه بعدی دارد. البته اگر به معنی هولوگرام توجه شود محدود کردن آن به سه بعد، با توجه به کشف ابعاد جدید کیهانی- که تا 11 بعد در نظریه ی ریسمان مطرح میشود- نگاهی کامل نیست. هولوگرام، میتواند با توجه به افزایش ظرفیت های شناختی انسان، تا 11 بعد و حتی فراتر از ابعاد کیهانی پیش برود.)
اصل و قانون هولوگرافیک، بیان میکند، انتروپی هر توده در ارتباط با منطقه ی سطح و نه حجم است. (اصل تمامنگار یا اصل هولوگرافیک (به انگلیسی: Holographic principle) انگاشته ای از نظریه ی ریسمان و فرضیه ای بر اساس خاصیت گرانش کوانتومی است، که بیان می کند حداکثر مقدار محتوای اطلاعات محدود به هر سطحی، یک بیشینه دارد. که به ساختار تخت کیهان برمیگردد. بنابراین، به عنوان مثال محتوای اطلاعات درون یک اتاق به حجم اتاق بستگی ندارد، بلکه به مساحت دیوارهای پیرامون آن بستگی دارد. این اصل از این ایده ناشی شده که طول پلانک یک طرف از یک مساحت مشخص است که فقط می تواند حدود یک بیت اطلاعات را نگهداری کند. این محدوده را در ابتدا فیزیکدان جرارد توفت در سال ۱۹۹۳ مطرح کرد. این محدوده برگرفته از تعمیماتی است که بیان می کنند یک سیاهچاله توسط ِ مساحت سطحِ افق رویدادش تعیین می شود، نه به وسیلۀ حجمِ محصورش. عبارتِ «هولوگرافیک» از قیاسِ هولوگرام گرفته شده است که در آن، تصاویر سه بعدی با انعکاس نور در یک صفحه ی مسطح ایجاد می شوند. بر این ترتیب، جهان فیزیکی را میتوان یک هولوگرام دانست که اطلاعات آن در افق گرانشی کیهان، توصیف شدهاست. همچنین این نظریه را به لئونارد ساسکیند و چارلز تورن نیز نسبت میدهند. نظریه ی جهان هولوگرامی به طرز شگفت انگیزی به نظریه ی وحدت وجود نزدیک است)
بی نهایت: بدون مرزها و حدود
ساختار فضا: بستری که کیهان در آن، جای گرفته است.
این ساختار گاهی بافت فضا- زمان نامیده میشود ولی با توجه به نسبی بودن مفهوم زمان در برابر ناظر هوشمند، گاهی به بافت فضا- حافظه تغییر می یابد. و شاید بتوان این فضا را به جای بیان تمایزهای محدود مکانی-زمانی، در تعبیری دقیقتر، تمایز وجودی- تمایز ادراکی خواند. این ساختار، بستری در ذهن ناظر هوشمند و نه یک حقیقت مطلق است. این بستر می تواند از زوایای مختلف نگاه، بستری متفاوت و متمایز باشد و شکل و رنگ و خصوصیات و سرعت متفاوتی، متناسب با جایگاه ناظر داشته باشد. به این ترتیب، فضا نه فقط محیطی ایستا و حقیقی و جدا با مرزهای مشخص و معین نیست، بلکه هر ناظری میتواند این ساختار را به شکلی متناسب با درک و فهم خود، مرزبندی کند. این فضای توهمی اطراف ما، جایی خالی و فاقد وجود، نیست بلکه وجود آن، مدیون ناظر هوشمندی است که بر دیگر اشیای اطراف، مرزهای توهمی می کشد.
هر کدام از جهان های ما در سیستمی متفاوت از هماهنگی فضایی، زندگی میکند و داده های متفاوتی را در ساختار فضا دریافت میکند: جهان ذهن، پرتوهایی متفاوت را از بستر فضا-زمان یا فضا- حافظه یا بستر تمایزوجودی- تمایز ادراکی دریافت میکند و این جهان های ذهنی، پایه ی شناخت و معرفت از جهان است.
این نگاه ها، در بستر جامعه- که خودش از نتایج هوشمندی انسان برای تقسیم کار و صرفه جویی در انرژی است- به ناچار در هم می آمیزد. هر رفتار، ناشی از دیدگاه و ذهن فاعل است و بر رفتارهای دیگر- که حاصل ذهن و نگاه های دیگر اس- در محیط پیوسته ی جامعه تاثیر خواهد داشت؛ چه محیط خانواده یا کلاس درس و یا رابطه ی میان حاکم و محکوم.
در شعارها و رفتارهای خود، همیشه تاثیر آن را بر دیگر اجزا باید در نظر داشت.
همه ی جهان های ما مجذوب، متصل و در هم تنیده و وابسته ی به هم و متصل با ساختار فضا است. ما، هم یک و هم متعددایم! قانون دوم ترمودینامیک یا قانون افزایش بی نظمی، در میان سیستم های متمایز و پیوسته و نه یک سیستم منفرد، همیشه افزایش ملایم بی نظمی نیست؛ بلکه گاهی در عدم توازن دو سیستم پیوسته، منجر به افزایش انفجاری بی نظمی و متلاشی شدن دو سیستم میگردد و گاهی در توازن و تاثیر مثبت دو سیستم، منجر به کاهش بی نظمی و رشد و ارتقا می شود.
توضیحات دکتر سلمان فاطمی نورولوژیست
پیوستگی همه ی اجزای جهان
(وقتی اعتقاد به یکی بودن و وحدت، در نظر گرفته شود این اعتقاد، به روشنی نشان میدهد در چندجهانی هیچ سیستمی نمیتواند از دیگر سیستم ها در مجزا شود.
دینامیک جهان ما از مقیاس بی نهایت بزرگ تا مقیاس بی نهایت کوچک، در سیستم های متفاوت، در هم تنیده است. فیزیکی که ما مینویسیم دینامیک ارتباط بین این مجموعه ها را توصیف می کند و پاسخ درستی را برای سرعت، حرارت، توده، سطح انرژی و ... فراهم می کند.)نسیم هرمیان(دانشمند ایتالیایی ایرانی، پژوهشگر در زمنیه ی فیزیک، کیهان شناسی، تمدن بشری و هوشیاری)
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031