دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [6/9/2023 1:21 AM]
به لطف همدلیمان، میتوانیم واقعاً احساس دیگران را درک کنیم. اگر نمی توانستیم بین افراد شاد یا عصبانی، تمایز قائل شویم، هرج و مرج باورنکردنی ای به وجود می آمد. فراتر از این دو احساس اساسی، ما باید توانایی همدلی را توسعه دهیم. در غیاب همدلی، جنبه ی ارتباطی ما به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.
۶- انگیزه: انگیزه ی ما که به ما امکان می دهد مشکلاتی را که برای مدت طولانی با آن روبرو هستیم تحمل کنیم نیز محصول هوش هیجانی است. ما می توانیم خودمان را متقاعد کنیم که می توانیم مشکلات را حل کنیم. ما می توانیم خوشبین بمانیم و به آینده امیدوار باشیم.
۷- آگاهی: یکی از سخت ترین جنبه های ما برای توسعه، آگاهی ماست. ما باید درک کنیم که واقعاً چه احساسی داریم. ما باید از خود سوال بپرسیم. ما باید به خودمان گوش دهیم.
۸- روابط را نمی توان رها کرد بلکه باید مدیریت کرد. این مستلزم تحمل و درک متقابل است. اگر بدانید که چگونه تعارضات را حل کنید، به یک رابطه ی شاد برای هر دو طرف، تبدیل می شود.
۹- احساسات منفی و مثبت: احساسات ما هر لحظه، تغییر می کند، اما هر چه احساسات منفی، طولانی تر بماند، تأثیر منفی بیشتری بر زندگی ما می گذارد و مانع از موفقیت ما در کار و روابطمان می شود. خوشبختانه تغییر این احساسات، کار سختی نیست. می توانید یاد بگیرید که احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل کنید.
۱۰- بهره وری: وقتی هوش هیجانی شما قوی تر می شود، خلاقیت شما شروع به افزایش می کند و صرف نظر از زمینه ی کاری خود، تفاوت های جدی در بهره وری خود خواهید دید؛ عملکرد شما را افزایش خواهد داد و ساعات طولانی تر به شما امکان می دهد با همان کارایی کار کنید
۱۱- هوش هیجانی، کلید موفقیت است از آنجا که نمی توانیم زندگی مستقلی از احساسات خود داشته باشیم، هر چه هوش هیجانی ما بالاتر باشد، کیفیت زندگی ما نیز بالاتر خواهد بود. می دانیم که مدیران موفق، در مدیریت هوش هیجانی خود متخصص هستند. شما همچنین می توانید آنها را به عنوان نمونه در نظر بگیرید.
۱۲- رهبری: یک فرمانده نمی تواند کل ارتش را با گفتن ما به جنگ می رویم هدایت کند. شما نمی توانید یک تیم را فقط با گفتن اینکه چه کاری باید انجام دهید مدیریت کنید. شما باید احساسات و سطح انگیزه ی فعلی تیم خود را درک کنید. شما باید آنها را تشویق به کار کنید. برای همه ی اینها باید از هوش هیجانی خود، استفاده کنید.
۱۳- تیم: تیمهای با استعداد و هوش متوسطی- که به خوبی با یکدیگر کنار میآیند- سازندهتر از تیمهای با استعدادی هستند که با یکدیگر کنار نمیآیند. مهم نیست که یک تیم با هوش هیجانی پایین تا چه اندازه بر اعداد و ارقام کنترل دارد. آنها حتی نمی توانند تصمیم بگیرند که چه کاری انجام دهند.
۱۴- استرس: مشکلات در کار و روابط، ما را تحت فشار قرار می دهد. استرس، یافتن راه حل برای مشکلات را برای ما دشوار می کند. وقتی نمیتوانیم برای مشکلات، راهحلی پیدا کنیم، استرس بیشتری میگیریم. برای رهایی از این بن بست، باید بدانیم که چگونه موقعیت های استرس را مدیریت کنیم.
۱۵- ازدواج: راز ازدواج های طولانی و شاد در صداقت در احساسات شماست. اگر ازدواج شما از همان ابتدا بر اساس صمیمیت ساخته نشده باشد، در طول سال ها شروع به جدایی می کند و حتی مشکلات کوچک، غیر قابل حل می شود. در ابتدای راه باید از نظر احساسی باز باشید.
۱۶- رهبری: رهبری به معنای تسلط نیست بلکه هدایت همکاران خود به یک هدف مشترک و ایمان آنها به واقعیت این هدف است. رهبران موفق، کسانی هستند که می توانند انگیزه ی تیم خود را برای سالیان طولانی، زنده نگه دارند. شما باید کاری کنید که آنها آرزوی انجام کار را داشته باشند.
۱۷- احساسات، همه عادی هستند؛ خشم، نفرت، عشق، شادی... ولی شما می توانید بفهمید که این احساسات چه زمانی و در چه شرایطی به وجود می آیند. ....
http://surl.li/gdjdb
https://t.me/+d9OzSSlbqvY5NTk1
بخشی از کتاب هوش عاطفی نوشته ی دانیال گولمن
دانیل گولمن (به انگلیسی: Daniel Goleman) نویسنده آمریکایی، زادهٔ سال ۱۹۴۶ میلادی و از دانشآموختگان دانشگاه هاروارد است. دانیل گولمن، با نوشتن کتاب هوش عاطفی معروف شد. دانیل گولمن، مسئولیت نگارش بخش مربوط به رفتار و علوم مغزی را در مجله ی نیویورک تایمز بر عهده دارد و مقالههای او در سراسر جهان منتشر میشود. او مدتی در دانشگاه هاروارد به تدریس اشتغال داشت.
دکتر سید سلمان فاطمی . نورولوژیست, [6/9/2023 1:21 AM]
آیا هوش، موهبتی تغییرناپذیر است؟ تا جایی که میدانیم، خیر. آنچه که کتاب پر جاذبه و روشنگر دانیل گلمن مطرح میکند، اینکه دیدگاه ما در مورد هوش انسان، بسیار تنگنظرانه است و بسیاری از تواناییهای مهمی را که در نحوه عملکرد ما، در زندگی نقش تعیینکننده دارند، در بر نمیگیرد. دانیل گلمن، با مطرح ساختن پژوهشهای خارقالعادهای که در زمینه مغز و رفتار انجام شدهاست، نشان میدهد عوامل دیگری دست اندر کارند که موجب میشوند گلمن آن را هوش هیجانی میخواند. هوش هیجانی، موارد زیر را شامل میشود: خود آگاهی و مهارت تکانشگری، پایداری، اشتیاق و انگیزش، همدلی، و مهارتهای اجتماعی
برخی توضیحات دکتر سلمان فاطمی نورولوژیست در اصفهان-ایران
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_اعدام 👇🏿