برخی بیماری ها- که در آن، بدن فرد، خودی را غریبه میداند- و مصیبت های این بیماری ها و برخی درمانهای رايج
ضعف اندامها به دلیل اختلال هدايتي اعصاب محیطی
سرعت هدایت الکتریسیته در اعصاب محیطی بدن ما، وابسته به ضخامت عصبها و پوشش عایق روی هر عصب و درجه حرارت محيط است. اعصاب قطور تر سرعت هدایت بیشتری دارند و همچنین اعصابي که با عایق(ميلين) پوشیده شده اند چون در محل وجود عايق- اجازه میانبر زدن را به پیامهای عصبی میدهد- سرعت هدایت بیشتری دارند
و نیز درجه حرارت بالاتر اندام در هوای گرمتر، سرعت هدایت عصبی را بیشتر می کند.
یکی از فاکتورهای تعیین کننده سرعت هدایت، پوشش عايقي است که روی غشای اکسون قرار می گيرد و با مسدود کردن انتقالات عصبی در محلی- که عایق وجود دارد- امکان میانبر زدن پیام الکتریکی را در محل های بدون عایق، فراهم میکند(به شکل مراجعه شود)و مانند انسانی که گامها را بلندتر بر می دارد در اینجا هم گامهای پیام عصبي، بلند تر میشود و سرعت هدایت، بیشتر می گردد.
به علل مختلفی ممکن است این غلاف عایق روی عصب(ميلين) تخریب شود و یا از دوران نوزادی به طور درست، شکل نگیرد. مثلا برخی اختلالات مادرزادی میتواند منجر به عدم تشکیل این غلاف شود. در گروهي از بیماری ها به نام بیماری های التهابی ميلين زدا(دميليزان)، سیستم ایمنی بدن فرد، این فرايند ميلين زدا را انجام میدهد؛ یعنی سیستم ایمنی فرد، همانطور که میکروب یا ويروسي را میشناسد و میکوشد آن را از بین ببرد، با بدن خود فرد، همین کار را ميکند.
این عدم شناسایی اجزای خود، یک به هم ریختگی بسیار مهم است، زیرا واکنش تهاجمي اجزای دفاعی بدن و یا به عبارتی سربازان درونی ما، در برابر اجزای خودی، انرژی آنها را صرف کار بیهوده ای میکند که نه تنها آنها را در برابر تهاجمات دشمن واقعی ناتوان تر می سازد بلکه نوعی تصفیه حساب درونی و تخلیه درونی امکانات هم به حساب مي آید و موجود زنده را ناتوان میکند ..
از میان رفتن غلاف ميلين، ممکن است در سیستم عصبی مرکزي یا سیستم عصبی محیطی رخ دهد. از بین رفتن این غلاف، در سیستم عصبی مرکزی را مثلا در بیماری ام اس و بیماری های مشابه داریم. ولی از بین رفتن این غلاف در سیستم اعصاب محيطي در سه بیماری مهم گيلن باره
و MMN(multifical motor neuronopathy )
و CIDP(chronic inflammatory demyelinating polyradiculopathy)
رخ میدهد .
در بیماری گيلن باره، فرد به صورت ناگهانی دچار ضعف اندامها به خصوص اندام تحتانی میشود و این ضعف ممکن است سیر صعودی داشته باشد و دستها و حتی سیستم تنفسي را درگیر کند. در مورد MMN درگیری اعصاب مختلف در بخش های مختلف بدن وجود دارد و سیر بیماری تدریجی و پیشرونده است و معمولا آتروفی عضلانی، اندک است. در CIDP سیر بیماری مزمن و تدريجا پیشرونده است و در سیر بیماری گهگاه با حمله بیمار مواجهيم که بهبود می یابد یا نقص حرکتی اندکی را باقی می گذارد.
برای کنترل و درمان این بیماری ها باید سیستم ایمنی فرد - که به طور اشتباه، سیستم بدنی خودی را به عنوان غریبه تشخیص می دهد تنظیم گردد و از عملکرد آن، کاسته شود.
پس مشاهده می کنیم که همیشه فعالیت زیاد بخش های گوناگون بدن مهم نیست گاهی کم فعالیت کردن، مهم تر است و تنظیم کار کردن و کار نکردن، فعالیت و عدم فعالیت، تند شدن و کند شدن، پیش رفتن یا پس گرد کردن و ..... همه این تنظیمات برای زندگی سالم، لازم است و اگر این تنظیمات مانند ترموستاتي بسیار دقیق عمل نمی کرد، دردها و گرفتاری ها و بیماری ها به سوی انسانها می آمد. .(ترموستات وسیله ای حمایتی است که دریچه ای برای تخلیه فشار زیاد درون محفظه دارد. هر وقت فشار درون دستگاه تولید حرارت یا بخار، بیش از حد طبیعی افزایش یابد این دریچه باز میشد و فشار زیادی را تخلیه می کند و از زیاد شدن یا کاهش شدید فشار جلوگیری میکند)
وقتی سالهاست دانشمندان به رغم تحقیقات گسترده در همه جهان، هنوز نتوانستهاند فعالیت سیستم ایمنی افسار گسیخته را مثلا در بیماری مولتيپل اسکلروز به طور کامل، مهار کنند و هنوز به موفقیت کامل دست نیافته اند، اهمیت حفظ این هماهنگی ها در یک فرد سالم درک می شود.
در درمان این بیماری ها، از داروهای ضعیف کننده یا تغییر دهنده عملکرد سیستم ایمنی استفاده ميشود، بجز در مورد CIDP امروزه کمتر از کورتون استفاده میشود و بيشتر از روش های کم عارضه تر مانند ايمونوگلوبولين وريدي و تعویض پلاسماي خون بهره میبرند. از دارویي مانند کورتون هنوز در درمان CIDP استفاده ميشود و درمان طولاني با کورتون در بهبود بیماری موثر است.
از درمانهای رایج و نسبتا کم هزینه در مقایسه با درمانهای دیگر در گيلن باره، تعویض پلاسماي خون است که میتواند انتی بادی های سرگردان را- که به صوت اشتباه، اندام خود فرد را شناسایی کرده اند- خارج کند. از ايمونو گلوبولين وريدي هم میتوان استفاده کرد ولی هزینه درمانی ، به خصوص در ایران در سیستم های غیر دولتي، بالاست.
در درمان MMN، به جای تعویض پلاسما، بیشتر، از درمانهای
وقتی سالهاست دانشمندان به رغم تحقیقات گسترده در همه جهان، هنوز نتوانستهاند فعالیت سیستم ایمنی افسار گسیخته را مثلا در بیماری مولتيپل اسکلروز به طور کامل، مهار کنند و هنوز به موفقیت کامل دست نیافته اند، اهمیت حفظ این هماهنگی ها در یک فرد سالم درک می شود.
در درمان این بیماری ها، از داروهای ضعیف کننده یا تغییر دهنده عملکرد سیستم ایمنی استفاده ميشود، بجز در مورد CIDP امروزه کمتر از کورتون استفاده میشود و بيشتر از روش های کم عارضه تر مانند ايمونوگلوبولين وريدي و تعویض پلاسماي خون بهره میبرند. از دارویي مانند کورتون هنوز در درمان CIDP استفاده ميشود و درمان طولاني با کورتون در بهبود بیماری موثر است.
از درمانهای رایج و نسبتا کم هزینه در مقایسه با درمانهای دیگر در گيلن باره، تعویض پلاسماي خون است که میتواند انتی بادی های سرگردان را- که به صوت اشتباه، اندام خود فرد را شناسایی کرده اند- خارج کند. از ايمونو گلوبولين وريدي هم میتوان استفاده کرد ولی هزینه درمانی، به خصوص در ایران در سیستم های غیر دولتي، بالاست.
در درمان MMN، به جای تعویض پلاسما، بیشتر، از درمانهای
ضعیف کننده و تغییر دهنده سیستم ایمنی مانند ايمونوگلوبولين وريدي و یا ريتوکسيماب که یک انتی بادی منوکلونال است استفاده میشود.
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031