منبع هوشیاری کجاست؟ قسمت سیزدهم
فرایند گفتگو: یعنی انتقال الگوی غیر تصادفی و دارای معنی از یک محیط (مثلا سخن در هوای درون سر میکروفون) به محیط دیگر(مثلا سخن در کابل پشت میکروفون). این،انتقال نامیده میشود و انتقال در همه جا اطراف ما حتی در فرایندهای اورگانیک هست.
بدن های ما به طور کامل با انتقال دهنده ها احاطه شده اند.
اندام های حسی ما- چشم ها، گوش ها، بینی، زبان، و پوست- خصوصیات مشخص اشعه های الکترومغناطیس، موج های فشار هوا، مواد شیمیایی قابل انتقال به وسیله ی هوا، مواد شیمیایی منتقل شده با مایعات، بافت ها، شارژ و درجه حرارت را به الگوهای مشخص فعالیت شیمیایی و الکتریکی در مغز، تبدیل میکند. ترکیب های اورگانیک میتواند حتی این روزها برای تولید شکل جدیدی از انتقال دهنده ها مانندOECTs: organic electrochemical transistors. استفاده شود. پژوهشگران دو دانشگاه نورت وسترنو هنگ کنگموفق شدند بین فشار و نور، ارتباط و پیوند برقرار کنند. نحوه ی کار این وسیله در تزانزیستورهای الکتروشیمیایی است که سازگار با عضو است. این ترانزیستورها داده ها را کاملا مانند مغز انسان، پردازش و ذخیره میکند.
دانشمندان استدلال میکنند که این ترانزیستورها میتوانند در کوتاه مدت و بلند مدت، انسجام عصبی موجود در مغز انسان را تقلید کنند و به این ترتیب، حافظه هایی را ایجاد کند که در گذر زمان، شکل میگیرد.
ترانزیستورهای جدید به خاطر قدرت عقلی شبیه مغز انسان، میتواند از سیستم های استفاده از نیرو در حدود دیجیتال سنتی و قدرت محدود آن در انجام وظایف متعدد و همزمان، بگذرد.
این دستگاه مشابه مغز انسان میتواند خطاها را اصلاح کند و این، اجازه ی عمل مستمر را میدهد حتی اگر برخی بخش های آن از کار بیفتد.
جاناتان ریونایاز دانشگاه نورت وسترن میگوید: با اینکه کامپیوترهای معاصر، متمایز هستند عقل انسان با بهره مندی از انسجام عصبی قابل انعطاف- که رکن اساسی در وظایف دیجیتالی مغز است و به آن، اجازه ی عمل موازی و تعامل آسان با اشتباهات و ذخیره ی نیرو را میدهد- در انجام برخی امور پیچیده و نامرتب مانند شناسایی شکل ها و و تعیین حرکت و یک پارچه کردن حواس، به سادگی میتواند پیروز شود.
در پروژه ی خود، ترانزیستورهای اندامی با قابلیت انعطاف را عرضه می کنیم که وظایف اصلی انسجام و هماهنگی بیولوژیک عصبی را انجام میدهد.توصیه می شود به سلسله مباحث ترانزیستورهای زیستی در همین کانال مراجعه شود.
تکامل، فقط میلیون ها گونه ی جدید موجودات زنده تولید نکرده است بلکه میلیون ها شکل جدید انتقال دهنده را آفریده است و مهندسان، اکنون از هر دو ماده ی اورگانیک و غیر اورگانیک استفاده می کنند تا هزاران انتقال دهنده ی دیگر بسازند.
تکرار می کنیم(چون خیلی مهم است):انتقال، همه چیز در اطراف ماست؛ شکل هایی از انتقال که طی عصرها تکامل یافته است و شکل های جدید انتقال- که انسان ها اکنون ابداع می کنند-.
انتقال دهنده ی نهایی:
چه میشد اگر تکامل در برخی مراحل، شکل خاصی از انتقال دهنده را ایجاد میکرد که بتواند پیام ها را از جهان فیزیکی که ما آن را می شناسیم به گونه ی دیگری از جهان منتقل کند؟(به خصوص وقتی بدانیم اشکالات دانشمندان در مورد ثابت کیهانی و ... و شگفتی ها در مشاهدات فیزیکی، سبب مطرح شدن فرضیه ی چند جهانی از طرف هیو اورت و میچیو کاکو و دیگر دانشمندان شده است. طبیعی است، مطرح شدن این نظریه در صورتی میتواند قابل قبول باشد که وسیله ای، برای انتقال نیروها و اطلاعات از آن جهان ها به جهان مادی ما وجود داشته باشد.
وجود این ترانسیستورها، که فراتر از ترانسیستورهای زیستی است ممکن است با داشتن قابلیت هایی فراتر از ابعاد کیهان مادی ما قالبیت انتقالی بالاتر و سریع تر و قدرتمندتر را داشته باشد. وقتی همه ی ادراکات و احساسات اطراف ما نتیجه ی انتقال و تبدیل در ترانسیتورها(انتقال دهنده ها) است، ادراکات فرامادی از جهانی بالاتر از جهان مادی- که نمونه ی مهم آن را در رویاها می بینیم- لازم است از طریق ترانسیتور و یا تبدیل کننده ی خاص خود به جهان مادی ما منتقل شود.)
تقریبا همه ی مذاهب یاد می دهند حقیقت غیرمادی وجود دارد که فراتر از واقعیتی است که ما می شناسیم. برای مسیحیان و مسلمانان و یهودیان، آن واقعیت، بهشت و دوزخ است. یکی از ساده ترین و روشن ترین بیانات از چنین تصوری، از اسطوه شناسی یونانی می آید:... تا همراه با فریمان کارون از رودخانه ی استیدکس هادس، زمین مردگان، آرام آرام به سوی سمت دیگر بگذرد. از روی بدشانسی، همه، واجد شرایط برای گذر از روخانه نبودند. اگر هیچ کس نباشد تا تو را به خاک بسپارد یا سکه را در دهان تو بیندازد، تو شایسته مجازات سرگردانی در این سمت رودخانه به عنوان شبح مرده، می شوی!
عقیده ی انتقال واقعیت به آنچه ما به طور مستقیم تجربه میکنیم طی قرن ها مورد بررسی بوده است. جرج گریفیت داستان نویس انتهای سال 1800 در انگلستان، افسانه ای در مورد این واقعیت در سال 1906 نوشته است: مادر و خانم نیتوکریس که تخیلی از بعد چهارم است.
کتاب پروتاگونیست کتابی از پروفسور فرانکلین مارمیوناست. او یک ریاضی دان و فیزدک دان است که در کتاب خود، کشف ها و موضوعات فیزیک دان های کوانتومی و نهایتا چند دهه بعد را پیشبینی میکند. طی داستان، مارمیون نه فقط به طور کامل این حقیقت را می پذیرد که ابعاد بالاتر باید وجود داشته باشد همچنین قدرت تغییر بدن خود را هم در آنجا یاد می گیرد و می آموزد.
در میان چیزهای غیر عاقلانه ی دیگر او، همچنین اشیای متعدد می تواند در یک فضا در یک زمان، جا شود! گریفیت ممکن است نسبت به معاصر خودویلیام جیمزفیلسوف برجسته ی هاروارد و شاید اولین فیلسوف آمریکایی، آگاه بوده باشد.
در سال 1898 جیمز، کتاب کوتاهی به نام جاودانگی انسان نوشت. جیمز اعلام کرد که هوشیاری در همه ی کیهان، هوشیاری انسان را با اشعه های مشخص بسیار در درون مغز او روشن کرده است؛ همانطور که خورشید اشعه های نور را روی سیاره ی ما می افکند! مغزهای ما که در توانایی های خود، محدود است عموما هوشیاری حقیقی را فیلتر و مهار میکند در حالی که گاهی به شعله هایی از احساس و نگاه اجمالی از درون و جریان های علم، اجازه میدهد بدرخشد.
او این عقیده راتئوری انتقال مینامد.
عقیده هایی مانند عقیده ی جیمز، هزاران سال رایج بوده است. در کتاب او در سال 2006 حیات بعد از مرگ کارشناس طب جایگزین دیپارک چوپرا می گوید هندوهای باستانی یاد می دادند جهان مادی که ما می شناسیم چیزی جز تجلی ای از هوشیاری جهانی ای- که همه ی فضاها را پر میکند- نیست. از این دیدگاه مرگ، پایان نیست؛ بلکه ترکیب هوشیاری رقت انگیز انسان با آن هوشیاری خیره کننده ی جهانی است. برای غنی تر کردن این عقیده، چوپرا مطالب نویسندگان دیگر را هم در اختیار دارد. او پیشنهاد میدهد که فرمول های جدید فیزیک کوانتوم همگام با عقیده ی هوشیاری جهانی است.
ارتباط بین فیزیک و تئوری های جدید ذهن و هوشیاری در بهترین حالت، ناچیز و اندک است ولی فیزیکدان های جدید عقیده ی جهان های موازی را به شدت پیگیری می کنند. آنها در مورد جزییات بحث می کنند ولی آنها می توانند حقیقتی را- که ریاضی دان ها در قالب حداقل سه تئوری اصلی پایه ای فیزیک جدید یعنی تئوری التهاب، تئوری کوانتوم و تئوری ریسمان پیش بینی میکنند و وجود جهان های جایگزین را پیشبینی میکند- نادیده بگیرند.
برخی فیزیکدان ها حتی اعتقاد دارند پیام ها می تواند بین جهان ها ترشح یابد و وجود جهان های موازی میتواند از طریق اندازه گیری ها یا آزمایشات تایید شود. در ارزیابی اخیر فیزیکدان A. A. Antonov اعتقاد دارد ناتوانی ما در تشخیص بخش بزرگی از انرژی تاریک- که حقیقتا در کیهان ما وجود دارد- مدرکی بر وجود جهان های موازی است.
دوباره با کنار گذاشتن جزییات، فیزیک دان ها اعتقاد دارند فضای سه بعدی که ما تجربه می کنیم خیلی ساده همه ی تصویر نیست. آنطور که فیزیک دان نظریلی اسمولین آن را اخیرا بیان کرده است.
مدارک برای انتقال؟....
با ما همراه باشید
https://www.discovermagazine.com/mind/your-brain-is-not-a-computer-it-is-a-transducer
اصل مقاله ار روبرت اپشتینبرخی توضیحات دکتر سید سلمان فاطمی نورلوژیست
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031