امکان بازسازی اندامهای خودمان را در آینده خواهیم داشت؟! بررسی بیشتر این مطلب که در سایت نوروسافاري امده است در ادامه مطلب
نوروسافاری | کرم بلوط (acorn worm) که از دسته بی مهرگان محسوب میشود، به صورت غیر قابل باوری توانایی بازسازی دارد. انسانها و کرم بلوط ژنهای مشترک فراوانی دارند و دانشمندان با امید به این که روزی قادر به بازسازی در انسانها باشند، کرم بلوط را مورد بررسی قرار میدهند.
صنعت رشد مجدد انسان؟
توانایی بازسازی اندامهای بدن همیشه رویکردی جذاب بوده است که الهام بخش شخصیتهایی مانند ولورین بوده، کسی که قادر بود مستقیماً خود را التیام بخشد و اندامهایی را که از دست داده بود، بازسازی کند.
به گزارش نوروسافاری به نقل از بخش خبری دانشگاه واشنگتن، در حال حاضر، رویکرد بازسازی اندامها الهام بخش تحقیقات علمی شده است. بسیاری از گونه ها در قلمرو حیوانات قادر به بازسازی هستند: بندپایان (مانند عقربها) قادر به بازسازی زوائد بدن خود هستند، برخی حلقویان (مانند کرمها) قادرند تنها از بخش کوچکی از بدن خود بازسازی کامل خود را انجام دهند، خارپوستان (مانند ستاره دریایی) قادرند هم بخشی از بدن خود را جدا کرده و هم بازسازی کنند، دوزیستان (مانند نوعی مارمولک و سمندرهای آبی) قادر به بازسازی یک اندام ظرف مدت یک ماه بوده و برخی از خزندگان میتوانند دم خود را بازسازی کنند.
کرم بلوط آبزی، یکی از ساکنان کوچک صخره های مرجانی که در زیر شن و ماسه پنهان می شود، نزدیکترین بی مهره به انسانها بوده و قادر به بازسازی هر بخشی از بدن خود که قطع شده و حتی سیستم عصبی و سر خود میباشد. دو نیمه کردن یک کرم بلوط به سادگی در طول پانزده روز منجر به تولید دو کرم بلوط جدید و کاملاً مشابه میشود. آنها به لحاظ ساختار بدنی نیز مشابه انسان هستند.
محققان با این پرسش رو به رو هستند: از آنجایی که انسانها بیشترین تعداد ژنهای مشابه را دارا هستند، آیا نباید قادر به انجام کارهای مشابهی نیز باشند؟
برای مطالعه متن کامل مقاله به لینک زیر رجوع کنید:
goo.gl/J2DDWX
به کانال تلگرام دانش مغز و علوم اعصاب نوروسافاری ملحق شوید:
https://telegram.me/joinchat/CihxzDwTa19DOIUZRYLVjw
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
بحث درباره مقاله بالا👆👆👆
موجوداتی که درجه بسیار ابتدایی در تکامل دارند، مانند کرمها یا دیگر خزندگان، انرژی دریافتی را برای ابتدایی ترین ابزارهای حیاتی مانند قلب بسیار ساده و یا دستگاه گوارش ابتدایی یا مغز بسیار کوچک- که فقط برای حیات حیوانی و کنترل سوراخهای بدن آنها سودمند است- مصرف می کنند.
مثلا کرم آنقدر در مرتبه ارتقا پایین است که زندگی در زیر خروارها خاک را به نور خورشید ترجيح میدهد و از زیباییهای دنیا و کل عوالم، به سه سوراخ خوردن و دفع و رابطه جنسی اکتفا ميکند. انرژی دریافتی چنین موجود ابتدایی و ساده ای لازم نیست، زیاد باشد و همین- که ساده ترین نیازهای خود را بر آورده کند- کافی است .
نه برای فرار از دشمن نیاز به دویدن آن چناني دارد، نه ذهن فعالی دارد که با آن بخواهد به صورت پیشرفته ای ببیند و نه بخواهد محاسبات ریاضی کند و یا تجربیات زیاد را به حافظه بسپارد. و بالاتر از اینها روح بلندی هم ندارد که با آن بخواهد فراتر و بالاتر از همه فعالیتها و اقدامات حیوانی، با انرژی ای هنگفت- که در هیچ حیوانی سابقه ندارد و فقط در انسان دیده میشود- ایثار یا از خود گذشتگي نشان دهد!
مصرف انرژی او برای رفع نیازهای سه سوراخ بدن او کافی است(سوراخی برای خوردن، سوراخی برای دفع کردن و سوراخی برای رابطه جنسي)و دستگاههای منتهی به این سه سوراخ هم در کرم، آنقدر ابتدایی هستند که انرژی چندانی صرف نمی کنند.
قدری بالاتر به روی زمين که بیاییم دیگر با این ظلمت دوستهای ساده مواجه نیستیم. اولا با توسعه ابزارهای حسی به خصوص بینایی، بخش بزرگ از انرژی مصرفی باید صرف سلولهای فراوان چشم و به خصوص سلولهای درک رنگ در شبکیه شود. پس هماهنگ کننده بین احساسات فرد يعنی مغز باید به ناچار بزرگتر شود و هر توسعه مغز، با افزایش تصاعدی سلولهای پرخور و حريص مغزی همراه است که بخش بزرگی از انرژی دریافتی فرد را صرف نیازهای خود می کنند (برای بررسی بیشتر این مطلب به مباحث گذشته در مورد مصرف انرژی فراوان سلولهای مغزی در اين کانال از جمله مقاله بهای فکر کردن مراجعه شود).
حیوانی ماننده سگ و گربه با مغزی که چندین برابر مغز خزندگان و نرم تنان است اگر غذایی بخورد، اکثر انرژی دریافتی را صرف این سلولهای پرخور مغزي میکند
و به علاوه تولید مثل جنسی و ماه ها نگه داشتن جنين در شکم مادر هم بار اضافه ای را بر دوش اين حیوانات میگذارد. این حیوان با مغز بزرگ برای آنکه بتواند اندامهایش رادهمانند سازی کند مثلا وقتی دست او قطع میشود دست جدیدی از نو ساخته شود- همانطور که در برخی نرم تنان دیده میشود- نیازمند انرژی هنگفتی است که سیر تکامل موجودات، چنینی اجازه ای را به او نداده است. اگر این کار ممکن بود، همانطور که در مورد نرم تنان، سیر تکامل، این امکان را فراهم کرده است در طی میلیاردها سال پس از نرم تنان هم این کار ممکن میشد. در حالی که چنین فرایندی و چنین ابزار بقایی در طبیعت حفظ نشده است.
انرژی دریافتی و توزيع اين انرژی در یک نرم تن بی مغز مانند ستاره دریایی، هرگز مانند توزیع انرژی دریافتی در حیوان پر مغز نیست.
این در مورد حیوان کم مغزی مانند گربه است، ولی در مورد انسان با مغز بزرگ و پیشرفته اش چه میتوان گفت؟
سیر خلقت انسان نشان میدهد که پیش از ما موجوداتي با مغزی بزرگتر وجود داشتند. نئوندرتال ها مغزشان از هموساپينسهاي امروز بزرگتر بود، آنها مانند دیگر حیوانات، تولید مثل جنسی داشتند و همانند سازی اندام هم مانند کرمها نمی کردند. با این حال، حتی بدون همانند سازي، انرژی و امکانات آنها و خواسته ها و تمایلات مغز بزرگ آنها، اجازه ادامه بقا را به آنها نداد. میزان مصرف انرژی در همانند سازي اندام در یک موجود، بسیار زیاد است(فرض کنید میخواهید همه اعصاب و عروق و عضلات و استخوانها و پوست و رگهای خونی چه سیاه رگ چه سرخرگ با همه عصبهای موجود در این عروق و پوست و رگها و همه عصبهاي موجود در پوست را که مثلا در لبها و یا چشم به میلیونها سلول میرسد بازسازی کنيد. این فقط، ساختن خود این اندامهاست.
انرژی فراوانی که باید صرف مرتب کردن این اجزا در اندامها شود- به خصوص اندامهای بدن انسان- که نظم قرار گیری اجزای آن سالهاست سازندگان رباتهاي مصنوعی را به حیرت افکنده است- خود این ترتیب و نظم عظیم، نیازمند انرژی ای بسیار بسیار هنگفت است.)
آن انرژی فراوان باید برای تولید اندام قطع شده، مثلا دست یا پا یا چشم قطع شده، فراهم گردد. وقتی قرار است 25% انرژی دریافتی را صرفا صرف مغز کنید، انرژی فراهم شده حتی برای قلب و دستگاه گوارش و دیگر اندامهای بدن فقط و فقط چیزی حدود 75% انرژی دریافتی است. در حالی که نسبت حجم مغز در برابر کل بدن انسان بسیار کمتر است.
@salmanfatemi
مثلا در هوموساپينس (انسان اولیه )وزن مغز حدود دو تا سه درصد وزن بدن است, ولی حین استراحت( توجه کنید فقط در زمان استراحت و نه در زمان فعالیت و دويدن!!) حدود 25% نیروی بدن را مصرف میکند .
این در حالی است که مغز شامپانزه فقط، 8% انرژی بدن را در هنگام استراحت مصرف ميکند .
در این صورت انرژی زیادی برای تولید اندام مجدد، باقی نیست. و به همين دلیل، وقتی ذکاوت موجود در عالم هستی، از میان اندامهای بقا، مغز را برگزید و آن را توسعه داد، نباید انتظار داشت، وقتی دست کسی قطع شد، بدن موجود زنده اکثر انرژی دریافتی را صرف تولید دست کند.
بله امروز مغز در انسان، توانسته است، با استفاده از سلولهای بنیادی و انرژی ای خارج از بدن موجود زنده، دست به فرصیه های ارزشمندی برای همانند سازی اندامها و حتی فرضیه هایی براي همانند سازی خود انسان مرده از طریق مهندسي ژنتیک و با استفاده از سلولهای بنیادی کند و رسیدن به چنین پيشرفتي، هرگز در آینده نزديک، دور از انتظار نیست.
این همانند سازی با استفاده از مهندسی ژنتیک، انسانها را از انرژی مصرفی مغز، محروم نمی کند، با این حال، امکان همانند سازی اندامها و حتي خود فرد مرده را فراهم ميکند.
خدایا دست بندگان تو از هر کم و زیاد خالی است!
خدایا نگاه محرومان از نور به غیبت وادار شده تو، سالهای سال است که خالی است.
کوری و نابینایی ما را بر آن نور ازلی و ابدی بگشاي یا ارحم الراحمين!
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031