محدودیت های حافظه و حافظه های کاذب و چالش بزرگ پیش رو در راه شناخت حقیقت
در قسمت های گذشته به بررسی احساسات و ادراک و محدودیت های انسان در راه رسیدن به منبع و سرچشمه احساسات، اشاره شد اکنون به مرتبه بعد از احساسات، می آییم و آن، جمع آوری اطلاعات و ادراکات و بعدا تحلیل آنها و بیرون کشیدن آنها برای پردازش های بعدی و به کار ردن آن، برای عمل است.
وقتی ادراک و حس ما اطلاعاتی را دریافت میکند، بر اساس امکانات درونی مغز و تجربیات قبلی، تصویر یا صدایی را در ذهن ما میگذارد.
و این کاشت اطلاعات، در مغز میتواند با دریافت اطلاعات جدید فراموش شود، زیرا گنجایش مغز محدود است مگر آنکه این اطلاعات با پردازش سلول های عصبی به وسیله تکرار و مداومت، به صورت نسبتا پایداری، ذخیره شود.
در این صورت است که آن حس اولیه برای زمانی طولانی تر در اختیار فرد قرار میگیرد. این فرایند، نیازمند پردازش عملکرد سلول های مغزی است و نیازمند هوشیاری و اراده فرد، برای ثبت اطلاعات است. وگرنه اگر اراده ای نباشد تا به وسیله آن، اطلاعات دریافت شده به وسیله فرد، مرور گردد، این اطلاعات در همان ذخیره ابتدایی و کوتاه مدت باقی خواهد ماند.
بعد زمان از ابعاد عالم مادی ماست و وقتی در مورد ثبت اطلاعات دریافتی سخن میگوییم و عبارت حافظه کوتاه مدت یا بلند مدت را به کار میبریم، منظور ثبت دریافت های عالم مادی در ظرف ابزار هوش عالم مادی است که دارای محدودیت های خاص است وگرنه کاملا واضح است آنچه در قالب احساسات و حافظه کوتاه مدت و بلند مدت، درک میکنی نشان دهنده حقیقت اشیا نیست.
چه بسیار مناظری را دیده ایم که تحت تاثیر روحیه بد ما، اصلا به چشم نیامد و چه بسیار تک درخت هایی در وسط بیابان که در سایه روحیه شاد ما بسیار زیبا و دلنشین شد!
چه بسیار درخت و کوهی که با دیدن آن، هیچ مطلب جدیدی برای ما تداعی نشد و چه بسیار درخت و کوهی که در دید ولی ای از اولیای خدا راه رسیدن به نبوت و رسالت را باز کرد(مراجعه شود به داستان بعثت موسی ابن عمران ع و کلام خدا با او در درخت و در کوه، در قرآن کریم)
عالم مادی ما کلامی است که ما در حد ظرف خود درک میکنیم و همین مطلب، تاکید میکند که اطلاعات دریافتی و احساسات ما، محدود به عالم مادی نیست. بلکه عالم مادی کلامی از جهانی بالاتر است که ما میتوانیم در حد مغز خود در یابیم.
تقسیم حافظه اطلاعات، به کوتاه مدت و بلند مدت هم نشانه ای از آن است که اطلاعات ما پردازشی است که تحت تاثیر محدودیت های عالم مادی به ما رسیده است.
با نظریه جهان های موازی و تایید علمی آن، امروز مشخص است که کوتاه مدت و بلند مدت تا زمانی است که شما درگیر بعد زمان باشید و اگر فراتر از بعد زمان- که بعد چهارم عالم مادی درنظر گرفته میشود- گام برداریم و سرعت ها را به فراتر از سرعت نور برسانیم، کوتاه مدت و بلند مدت و تعابیری مانند این، محو میگردد. در جهانی که شما بتوانید پا در گذشته و آینده بگذارید و دیروز و فردا را مانند امروز و در همین امروز، ببینید، مفهوم کوتاه و بلند از نظر زمانی محو خواهد شد.
رفتن در بند عالم مادی و بعد زمان است که ما را گرفتار ابزار هوش مادی و محدودیت های آن کرده است.
حافظه کوتاه مدت نشانه ای از ضعف و محدودیت ابزار هوش عالم مادی ماست که بعدها در سایه آموزش، تلاش و اراده فرد، تبدیل به حافظه بلند مدت، میشود و در سایه پردازش و ارتقای عملکرد نورون، باقی میماند و امروز به جای حافظه کوتاه مدتی- که کاملا نقص و ناتوانی مغزهای ما را نشان میدهد- از عبارت حافظه عملکردی فعال استفاده می شود و همین فعالیت هم نشانه نقص ابزار هوش ماست تا بتواند اطلاعات را به شکلی فعال تر و پایدارتر کند.
همه این محدودیت ها چه در ادراک و چه در ثبت اطلاعات و ... سبب میشود آنچه در ذهن های ما پردازش می شود، محدود باشد و با حقیقت فاصله زیادی داشته باشد. به خصوص وقتی این اطلاعات ناقص دریافتی، در میلیاردها شبکه پیچ در پیچ مغزی و میلیاردها نورون عصبی و میلیاردها واسطه شیمیایی بین سلولهای عصبی گرفتار شود و به خصوص وقتی حجم اطلاعات، در مغز شما به محدوده متراکمی برسد که شمارش آن سخت است(در محدوده هزاران ترابایت)(هر ترابیان معادل 1024 مگابایت است!!!) و شما مجبور باشید برای بارآوری اطلاعات، در میان صندوقی پر از هزاران ترابیان حس و شناخت، بگردید!!!
بله گام اول و ظرف درک های بالاتر از درک مادی، مشاهده آثار مادی عالم ما است ولی مطلق انگاشتن و حقیقت مطلق پنداشتن آن، جز بی خردی نیست.
توصیه میشود به تدریس سهو و نسیان معصوم از سید احمد الحسن یمانی مراجعه شود
www.almahdyoon.co
ادراک ما دچار خطاست و حافظه های ما هم در معرض خطاست و قطعا واکنش های حاصل از این فرآیندها هم در معرض خطاست و اینجاست که هر عاقلی نیاز به دستی الهی را کاملا در پیدا کردن راه های زندگی خود حس خواهد کرد.
مطلبی از دکتر ابتسام احمد در مورد نقص های حافظه
شاهدان.. و حافظه کاذب
-بله این را گفتم! با گوش خود شنیدم و با چشم خود، او را دیدم.
-هرگز
-آن را کاملا به یاد می آورم!
-من هم، همه تفاصیل را به یاد می آورم.
آیا قبلا برای تو اتفاق افتاده است از حافظه و حادثه ای دفاع کنی که در پیشاپیش فرد دیگری هم رخ داده است ولی او حافظه و بیان کاملا متفاوتی درمورد حادثه داشته باشد؟
حافظه های ما است که بر اساس آن زندگی خود و واکنش ها و رفتارها و افکار خود را بنا میکنیم و اینها گاهی اشتباه است تا حدی که میتواند حقیقت را کاملا آشفته کند.
آیا میتوانیم به حافظه های خود اعتماد کنیم؟ و تا چه حدی میتوانیم چنین کنیم؟
در سال 1974 مقاله علمی و مشهوری از الیزابت لوفتوس و جان پالمر منتشر شد و آدرس آن در زیر می آید و دو آزمون را اجرا کرد و جواب افراد، در مورد فیلمی- که آن را در مورد حادثه تصادف، مشاهده کرده بودند- عجیب شد و نتایج این پژوهش پريشان و آشفته بود زیرا بيان میکرد روش طرح سوال و قدرت کلمات موجود در خود سوال، باعث حافظه متفاوتی از حادثه میشود. اگر سوال شود (سرعت اتومبیل وقتی با ماشین دیگر میماند، چقدر بوده است؟) سرعتی که شخص بیان میکند کمتر از زمانی است که سوال شود(سرعت ماشین وقتی به ماشین دیگر صدمه زد، چقدر بوده است؟) بلکه قدرت کلمه سبب میشود آنها وجود شیشه شکسته را هم به یاد بیاورند!
و این یعنی روش سوال کردن، در حافظه ما تاثیر میگذارد و آن را منحرف می کند و حافظه ای اشتباه یا حافظه ای کاذب را سبب میشود و فرد کاملا به این موارد راضی است.
همچنین بسیاری از شهادت های دروغین هست(دروغ به این معنی که نتیجه حافظه کاذب است و نه اینکه نتیجه دروغ عمدی از طرف فرد در شهادت است) و باعث زندانی شدن و دستگیری و حکم های ظالمانه در حق بسیاری از افراد میشود که بعدها مشخص میگردد آنها بی گناه بوده اند.
من در اینجا اشاره میکنم که مساله شهادت که بر اساس آن احکام در دین اسلام صادر میشود، همیشه میبینیم شهادت دو تن یا بیشتر است و اعتقاد ندارم امر فقط مربوط به دروغ، در شهادت باشد و شخصی ممکن است اعتقاد داشته باشد راستگوست ولی حافظه کاذب در نتیجه عوامل معینی در او شکل گرفته باشد:
رویت هلال.. دو شاهد
قضات... دو شاهد(و دو تن از مردانتان را شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند یک مرد و دو زن از کسانی را برای شهادت استفاده کنید که بر آنها رضایت دارید تا اگر یکی از آنها فراموش کرد، دیگری به یاد او بیاورد.)
وصیت...(وقتی زمان وفات کسی از شما فرا رسید- باید شاهد شما در زمان وصیت، دو تن عادل در میان شما، باشند)
زنا... چهار شاهد( کسانی که به زنان شوهردار تهمت زنا بزنند و بر ادعای خود چهار شاهد نیاورند آنها را هشتاد ضربه شلاق بزنید و دیگر هرگز شهادت آنها را نپذیرید و آنها فاسق هستند.)
نظرتان در این مورد چیست؟ از نظر دینی چگونه ممکن است حافظه های دروغین در صفحه وجود ما وارد شود در حالی که معتقدیم، مبتنی بر حقایق است و رفتار خود را بر اساس آن بنا می کنیم؟
تصویر، نمونه اتکنسون و شیفر را در مورد عمل حافظه بیان میکند اول چیزهایی را که میخواهیم به یاد بیاوریم به عنوان حافظه حسی آنی ولی گذرا در طی فقط چند ثانیه ثبت میکنیم.
هنگام توجه به آن، در حافظه کوتاه مدت برای 30 ثانیه باقی میماند و این، در صورتی است که مورد آن، تمرین نشود و این مفهوم امروز بیانش عوض شده است و تعمیم داده شده است و به آن حافظه فعال میگویند بعدا این حافظه ها یا از میان میرود یا وارد حافظه بلند مدت میشود و به جای آن، به آن، حافظه فعال شاملتر میگویند.
حافظه عامل همه روش هایی را در بر میگیرد که با آن معلومات کوتاه مدت را میگیریم و آن را در مخازن حافظه بلندمدت خود ذخیره میکنیم(در یک تعریف کلی حافظه فعال یا working memory در واقع همان حافظه کوتاه مدت یا short term memory می باشد که در آن پردازش اطلاعات اتفاق می افتد.
آقای Alan David Baddeley برای اولین مرتبه در سال 1974 به همراه Graham Hitch مدل حافظه فعال را مطرح نمودند.
حافظه کاری، به چه دردی می خورد ؟
حافظه فعال در واقع یکی از اصلی ترین و ابتدایی ترین ارکان حافظه جهت انجام فعالیت های شناختی است که ما انجام می دهیم. از زبان آموزی و درک زبان گرفته تا گفتگو، محاسبات ریاضی، استدلال و حل مساله و امثالهم
حافظه فعال هرچه عملکرد بهتری داشته باشد، امکان انجام سریعتر محاسبات به صورت ذهنی، تصویر سازی های ذهنی به خصوص در حل مسئله، درک سریعتر صحبت های گفته شده، به خاطر سپاری و به یاد آوری سریع تر مطالب می شود)
و دانشمندان تصور میکنند حافظه فعال، دو فرایند صریح و ضمنی را در بر میگیرد. وقتی معلومات را به صورت هوشیار و با اراده ذخیره میکنیم این فرایند صریح است مانند زمانی که درس میخوانیم، ولی حافظه عامل ما عموما اموری را که به آن توج
1:
ه نمی کنیم به مخزن حافظه بلند مدت منتق
ل نمیکند. و این فرایند، فرایند ضمنی خوانده میشود یعنی لازم نیست به شکل ارادی بر دانسته خاصی تمرکز کنیم بلکه به صورت غیر ارادی(در حافظه کوتاه مدت) ذخیره میشود.
در مورد آن چیزی بحث کنید که سید احمد الحسن در مورد عملکرد حافظه گفته اند.
دکتر ابتسام احمد
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=2324754864242699&id=100001246245992
آدرس مطب : اصفهان ، خیابان آمادگاه ، روبروی داروخانه سپاهان ، مجتمع اطبا ، طبقه اول
تلفن : 32223328 - 031